اسم تقی به معنای پرهیزگار و خداترس است. در فرهنگ فارسی عمید، این اسم به عنوان نمادی از تقوا و پرهیز از گناه معرفی میشود. همچنین در فرهنگ فارسی معین، به همین معنا اشاره شده و جمع آن اتقیاء است. در لغتنامه دهخدا، تقی به عنوان کسی که از خدا میترسد و پرهیزکار است، توصیف میشود و همچنین به معنای پرهیز از گناه و نافرمانی به کار میرود. این اسم همچنین به عنوان لقبی برای امام محمد بن علی بن موسی الرضا، امام نهم شیعیان نیز شناخته میشود. به طور کلی، تقی نمادی از فضیلت، تقوا و احترام به خداوند است که در فرهنگ اسلامی و ایرانی ارزش بالایی دارد و نشاندهنده اخلاق نیک و فرهیختگی افراد است.
تقی
لغت نامه دهخدا
از تقی دین طلب ز رعنا لاف
از صدف دُر طلب ز آهو ناف.سنایی.قصدآن کرده بود که ذیل عفاف و جیب صلاح و نفس تقی و عرض نقی این بنده را... به لوث خبث و فجور خود ملطخ گرداند. ( سندبادنامه ص 77 ).
تقی. [ ت ُ قا ] ( ع مص ) پرهیز کردن. ( منتهی الارب ). پرهیزکاری. ( دهار ) ( مهذب الاسماء ). تقاء. ( ناظم الاطباء ). || ( اِ ) پرهیز. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ):
به سخا و به هدی و به بها و به تقی، خوش
از خداوند سوی خلق جهانند و مشارند.ناصرخسرو.چون خرد افسر و تقی شد گاه
خواندت جبرئیل شاهنشاه.سنائی.نهی بر اهل تقی تبغیض شد
لیک بر اهل هوا تحریض شد.مولوی.
تقی. [ ت َ ] ( اِخ ) نام حضرت رسالت پناه صلی اﷲ علیه و اله و سلم. ( آنندراج ). رجوع به محمد شود.
تقی. [ ت َ ] ( اِخ ) لقب امام ثانی حسن بن علی المرتضی. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 21 شود.
تقی. [ ت َ ] ( اِخ ) لقب امام محمدبن علی بن موسی الرضا،امام نهم شیعه اثناعشریه است. رجوع به جواد شود.
تقی. [ ت َ ] ( اِخ ) میرزا تقی خان امیرکبیر. رجوع به امیرکبیر شود.
تقی. [ ت َ ] ( اِخ ) میرزا... از شعرای دوره ٔصفویه و معاصر شاه سلیمان است و این بیت از اوست:
در فضای تنگ دل راحت نمیگیرد قرار
گویی آبادانئی نزدیک این ویرانه نیست.( از قاموس الاعلام ترکی ).
تقی. [ ت َ ] ( اِخ ) ( میرزا... )علی آبادی. صاحب دیوان انشاء فتحعلی شاه قاجار است. وی متخلص به «صاحب » بود. رجوع به مجمح الفصحاء در ذکر شعرای معاصر مؤلف و سبک شناسی بهار ج 3 ص 334 شود.
تقی. [ ت َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش شیب آب شهرستان زابل که 398 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
فرهنگ معین
فرهنگ فارسی
پرهیزکار، خداترس، باتقوا، اتقیاجمع
پرهیزگاری ترسکاری.
فرهنگ اسم ها
اسم: تقی (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: taqi) (فارسی: تقي) (انگلیسی: taghi)
معنی: پرهیزگار، باتقوا، لقب نهمین امام شیعیان، تقی، در لغت به معنای پرهیزگار و پرهیزکردن و جمع آن اتقیاست ( ) در قرآن کریم آمده است « تلک الجنه اللتی نورث من عبادنا من کان تقیا ( ) بهشت را بندگانی که پرهیزگار و متقی باشند به ارث می برند، رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نیز فرمود: « ان الله یحب الاتقیاء الاخفیا» ( ) خداوند منان پرهیزگارانی راکه به نشان هستند دوست می دارد تقی، لقب امام محمد بن علی نهمین امام شیعیان است، و القاب دیگر او «جواد»به معنی بسیار بخشنده است، چرا که آن بزرگوار هر چه داشت در راه خدای را گذشت اخلاقی و عفو از روی صبر و شکیبائی دانست بطوریکه فرمود: «وبالتقوی فازالصابرون» ( ) هر کس نام او « تقی» باشد و از روی تقوا و پرهیزگاری بذل و بخشش نماید و منتی بر دیگران نگذارد و نیت او طهارت باطن و تقرب به حق باشد و در این راه به نام و یاد امام جواد ( علیه السلام ) توسل جوید، بزودی آثار وبرکات آنرا در زندگی خود احساس خواهد کرد و در دنیا و آخرت از دعای خیر آن بزرگوار بهره مند خواهد بود، امام جواد ( علیه السلام ) با وجود سن کم در مناظره های علمی بزرگ توسط مأمون عباسی دعوت می شذ بر غم نیت پلید آنان آنچنان در مباحث علمی و حکمی می درخشید که همه علمای مجلس در حیرتی عجیب فرو می رفتند و این در واقع درخشش حکمت و سرّ امامت بود که در لسان مبارک آن حضرت جاری می شد، هر که را سرمایه تقوا میشود فارغ از امیال دنیا می شود هر چه دارد میدهد در راه دوست چون جواد ازجود احیاء می شود ( )، ( عربی ) ( در قدیم ) تقوا پیشه، پرهیزکار، ( در اعلام ) نام نهمین امام شیعیان امام محمد تقی ( ع )، میرزا تقی خان امیرکبیر از بزرگترین مردان سیاسی دوره ی قاجار، لقب امام نهم شیعیان، نام صدر اعظم ناصرالدین شاه مشهور به امیرکبیر