نام لهجهای در افغانستان است و یکی از شاخههای زبانهای ایرانی به شمار میآید. به نظر میرسد که این واژه از نام قبیلهای به نام پشتون یا پختون، که از آریاییهای ایرانی هستند، نشأت گرفته است. آقای عبدالحی حبیبی اشاره کردهاند که این زبان در واقع بخشی از زبانهای هندواروپایی است و ارتباط نزدیکی با زبانهای باستانی آریایی مانند سانسکریت و زند دارد. این زبان به قوم پشتون نسبت داده میشود و واژه پشتون در ریگودا به صورت پکهت آمده است و با نام بخدی یا بختی که در کتاب اوستا برای باختر و بلخ ذکر شده، مرتبط است. هرودوت، تاریخنگار یونانی، این قوم را با نامهای پکتیس و پکتویس و سرزمین آنها را پکتیکا معرفی کرده است، در حالی که بطلمیوس آن را پکتین نامیده است. بنابراین، این نام از واژههای پکهت، پکتویس و پکتین مشتق شده و به دو صورت پشتو و پختو تلفظ میشود.
پشتو
لغت نامه دهخدا
قدیم ترین شاعر پشتو که یک منظومه ٔحماسی او را مؤلف کتاب پته خزانه به استناد تاریخ سوری نقل کرده امیر کرور پسر امیر پولاد سوری است که بسال 139 هَ. ق./ 756 م.در مندش غورامیر بود و بسال 154 هَ. ق./ 770 م. درجنگلهای پوشنج هرات مرده است. دیگر از شعرای قدیم که اشعار وی را پته خزانه از کتاب لرغونی پشتانه یعنی افغانهای قدیم نقل کرده ابومحمد هاشم بن زیاد السروانی بستی است که بسال 223 هَ. ق./ 837 م. در سروان هلمند متولد شد وی بزبان پشتو کتاب دسالووزمه یعنی نسیم ریگستان را نوشته است. دیگر از شعرای قدیم پشتو شیخ رضی لودی برادرزاده شیخ حمید لودی پادشاه ملتان است که در حدود سال هزار مسیحی میزیست. شعرای دیگر که پیش از سال هزار مسیحی درگذشته اند بقرار ذیل اند بیتنی در حدود سال هزار مسیحی، اسماعیل سربنی در حدودسال هزار مسیحی، شیخ اسعد سوری شاعر دربار سوریهای غور ( متوفی بسال 425 هجری / 1033 م. ) شکارندوی بن احمد کوتوال فیروزکوه غور متوفی در حدود سال 1150 م. ملک یار غرشین متوفی در حدود سال 1150 م. تایمنی متوفی در حدود سال 1150 م. قطب الدین بختیار کاکی بن احمدبن موسی متولد بسال 575 هَ. ق./ 1179 م. و متوفی بسال 633 هَ. ق./ 1235 م.، شیخ تیمن بن کاکر متوفی در حدود سال 1150 م. شیخ متی بن شیخ عباس بن عمربن خلیل متوفی بسال 623 هَ. ق./ 1226 م.، باباهوتک متولد بسال 661 هَ. ق./ 1262 م. و متوفی بسال 740 هَ. ق./ 1339م.، سلطان بهلول لودی متوفی بسال 894 هَ. ق./ 1488م. خلیل خان نیازی متوفی در حدود سال 1188 م. اکبر زمین داوری متوفی در حدود سال 1350 م. شیخ عیسی مِشوانی متوفی در حدود سال 1465 م. شیخ بستان بریخ متوفی در حدود سال 998 هَ. ق./ 1559 م.، ملاالف هوتک متوفی در حدود سال 1591 م.، ملامست زمند متوفی در حدود سال 950 هَ. ق./ 1543 م.، میرزاخان انصاری متوفی در حدود سال 1591 م.، دولت اﷲ لوانی متوفی در حدود سال 1591 م. زرغون خان نورزی فراهی متوفی بسال 921 هَ. ق./ 1515 م. دوست محمد کاکر متوفی در حدود سال 900 هَ. ق./ 1494 م. علی سرور لودی متوفی بسال هزار هَ. ق./ 1591 م.. بعد از سال هزار هجری شعراء و مصنفان بسیاربزبان پشتو سخن گفته اند از آن جمله خوشحال خان ختک وعبدالرحمن بابا متولد بسال 1042 هَ. ق./ 1632 م. وحمید مهمند متوفی در حدود سال 1690 م. و پیرمحمد کاکر متوفی در حدود سال 1770 م. از بعد از سال هزار هجری کتب و دیوانهای بسیار بزبان پشتو موجود است که عدد آنها به پانصد میرسد و آن کتب در دین و تصوف و تبلیغ و شعر و ادب و فلسفه و اخلاق و فقه و طب و غیره است در ذیل نام برخی از آنها ذکر میشود: 1 - قدیم ترین کتابی که بزبان پشتو نوشته شده ولی نسخه آن موجود نیست اما مؤلف پته خزانه از آن ذکر میکند کتاب سالووزمه یعنی نسیم ریگستان است که مؤلف آن زبدةالفصحا ابومحمد هاشم بن زیارالسروانی البستی است و بسال 223 هَ. ق./ 837 م. در سروان هلمند متولد و بسال 297 هَ. ق./ 909 م. در بست وفات یافته. وی از شاگردان ادیب معروف عرب بن خلاد ابوالعیناست و کتاب سالو و زمه را در بحث اشعار عرب نوشته است و مؤلف کتاب پته خزانه وجود این کتاب را بنقل از لرغونی پشتانه نوشته است. 2 - تذکرةالاولیای افغان که بعد از سال 612 هَ. ق. 1215/ م. در ارغسان قندهار نگاشته شده و مؤلف آن سلیمان بن بارک خان قوم ماکوصابزی است. این کتاب شرح حال بسیاری از شعرا و اولیاء افغان را آورده است و بسال 1319 هَ. ش. در کابل شش صفحه آن در جلد اول پشتانه شعرا عکس برداری شده و نشر یافته است. 3 - دخدای مینه یعنی محبت خدا که مجموعه اشعار شیخ متی قوم خلیل است این شاعر در سال 623 هَ. ق./ 1226 م. متولد و بسال 688 هَ. ق./ 1289 م. درگذشته است و در قلات قندهار مدفون است. 4 - اعلام اللوذعی فی الاخبار اللودی. کتابی بود بزبان پشتو از احمدبن سعید لودی که بسال 686 هَ. ق./ 1287 م. در شرح حال خاندان شاهان لودی نوشته و اشعار وی در آن کتاب نقل شده است. 5 - تاریخ سوری تألیف محمدبن علی البستی در شرح حال خاندان شاهان غور که قصاید قدیم دربار شاهان سوری و غوری بزبان پشتو در این کتاب آمده است سه کتاب مذکور در حدود سال 1200 م. تألیف شده است. 6 - لرغونه پشتانی یعنی افغانهای قدیم تألیف شیخ کته بن یوسف بن متی قوم خلیل است که در حدود سال 700 هَ. ق./ 1300 م. نوشته شده و حاوی شرح حال بسیاری از مشاهیر شعرا و علما و بزرگان است و مؤلف کتاب پته خزانه بسی از آثار ادبی زبان پشتو را از این کتاب نقل کرده است. 7 - تذکرةالاولیاء افغان تألیف شیخ قاسم بن شیخ قدم بن محمد زاهدبن میردادبن سلطان بن شیخ کته سابق الذکر است که شیخ قاسم در 956 هَ. ق./ 1549 م. در بدنی پشاور متولد و بسال 1016 هَ. ق./ 1607 م. وفات یافته است. 8 - دفتر شیخ مَلی، تألیف آدم بن ملی بن یوسف بن مندی بن خوشی بن کندبن خوشبون است که در شرح حال فتوحات سوات و تقسیم زمین های آنجا در حدود 820 هَ. ق./ 1417 م. نوشته شده است. 9 - تاریخ کجوجان رانی زی حاوی تاریخ سوات و بنیر که در حدود سال 900 هَ. ق./ 1494 م. نوشته شده است. 10 - غَرغَشت نامه منظومه دوست محمد کاکر ولد بابرخان که بسال 929 هَ. ق./ 1522 م. نظم شده و حاوی شرح غرغشت و دیگر بزرگان افغان بود. 11 - بوستان اولیا تألیف شیخ بوستان ولد محمد اکرم قوم بُریخ که بسال 998هَ. ق./ 1589 م. در شوراوک قندهار نوشته شده و مؤلف آن در سال 1002 هَ. ق./ 1593 م. در احمدآباد گجرات وفات یافته است. 12 - خبر البیان تألیف بایزید پیرروشان ولد عبداﷲ متولد بسال 932 هَ. ق./ 1525 م. مدفون در بته پور حاوی تبلیغات مسلکی وی. 13 - مخزن الاسلام آخوند درویزه بن گدابن سعدی متوفی 1048 هَ. ق./ 1638 م. که در پشاور مدفون است و کتابش حاوی مسائل دینی و تبلیغات مخالف پیرروشان است. 14 - کلید کامرانی تألیف کامران خان بن سدوخان سرسلسله قوم سَدوزائی است که بسال 1038 هَ. ق./ 1628 م. آنرا در شهر صفای قندهار نوشته و شرح حال بسی از شعرا و بزرگان افغان را در آن نگاشته است. 15 - تحفه صالح تألیف ملااله یا رالکوزائی که تذکره رجال مشهور افغان است در حدود سال 1590 م. 16 - سلوک الغزاة تألیف ملامست زمند در حدود 1610 م. حاوی مضامین تبلیغی درباره جهاد. 17 - ارشاد الفقراء منظوم خانم نیک بخته بنت شیخ اله داد قوم مموزی که بسال 969 هَ. ق./ 1561 م. منظوم شده است. 18 - ترجمه منظوم بوستان سعدی که زرغونه بنت ملادین محمد کاکر در سال 903 هَ. ق./ 1497 م. منظوم داشته. 19 - دیوان رابعة حاوی اشعار وی در سال 915 هَ. ق./ 1509 م. گرد آمده است. 20 - پته خزانه یعنی گنجینه پنهان تألیف محمدبن داودخان هوتک تذکرةالشعرای مهم زبان پشتو که در سال 1142 هَ. ق./ 1729 م. در قندهار به امر شاه حسین هوتک نوشته و این کتاب درسال 1323 در کابل به تصحیح و تحشیه عبدالحی حبیبی از پشتو تولنه نشر شده است. محمد هوتک متولد بسال 1084 هَ. ق./ 1653 م. دو کتاب دیگر هم به پشتو نوشته که یکی خلاصةالفصاحة و دیگر خلاصةالطب نام دارد.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
( اسم ) مرطبان سفالین بستوق بشتو بستوی ترشی و غیره.
نام کوهی در سدن رستاق
دانشنامه آزاد فارسی
از زبان های هندواروپایی در شاخۀ ایرانی و یکی از دو زبان رسمی افغانستان. این زبان عمدتاً در نیمۀ شرقی افغانستان، به ویژه از جلال آباد تا قندهار و نیز در بخش های غربی و شمالی افغانستان و همچنین در استان شمال غربی پاکستان، در منطقه ای از جنوب و بخش هایی از پنجاب و بلوچستان پاکستان تا کویته سخنگو دارد. پشتو، در ۱۹۳۶ با توجه به این که زبان مادری حدود ۵۰ درصد جمعیت افغانی بود، در کنار دری، زبان رسمی افغانستان اعلام شد. در شمال غربی پاکستان حدود ۷۰ درصد جمعیت، منطقه ای از چترال در شمال و هزاره در شرق به این زبان سخن می گویند. در منطقۀ مرزی شمال پاکستان مانند کویته و لورالای زبان غالب محسوب می شود. پشتو زبان پشتون هاست که در افغانستان سکونت دارند. خط پشتو همچون فارسی و عربی است، هرچند چند حرف آن در خط عربی و فارسی وجود ندارد. گاه اصطلاح پشتو تنها در گویش ملایم تر، یعنی گویشی که آواهای š «ش» و ž «ژ» را حفظ کرده، اطلاق می شود که در افغانستان به کار می رود، در صورتی که گویش دیگر که در بخش هایی از پاکستان رواج دارد و آواهای سخت «خ» و «غ» را نگه داشته است، به پختو معروف است. پشتو دومین زبان ایرانی نو پس از فارسی است که از قرن ۱۰ق دارای ادبیات غنی شفاهی و مکتوب بوده است. گویش های پشتو را می توان به چهار گروه تقسیم کرد: ۱. گروه جنوب غربی شامل قندهاری؛ ۲. گروه شمال غربی رایج در کابل، مانند غلزایی مرکزی؛ ۳. گروه جنوب شرقی شامل بَنوّچی، وزیری؛ ۴. گروه شمال شرقی رایج در شمال غربی پاکستان و شامل پیشاوری، غلزایی شمال شرقی، آفریدی، و اورَکْزی است. شمار زیادی از واژگان پشتو را واژه های عربی ـ فارسی تشکیل می دهد. آثار ادبی و پژوهشی فراوانی به قلم شاعران و نویسندگان و پژوهشگران پشتوزبان عرضه شده است، مانند خوشحال خان ختک، پیر محمد کاکر و حمید ماشوفیل.
ویکی واژه
از زبانهای ایرانی شرقی که بیشتر در باختر و جنوب افغانستان و شمال باختری پاکستان رواج دارد. شعبهای از زبان فارسی و مخلوط از واژگان فارسی و عربی و هندی است و با الفبای فارسی نوشته میشود.
جمله سازی با پشتو
رای او پشتوان رایت شاه روی او قبلهٔ امیر و سپاه
بنهاد به پشتواره و بست آمد سوی خانه شامگاهان
ز سهمش قد تیر گردون، کمان برش، پیکر فتح را پشتوان