مهین

معنی مهین خوار و ضعیف - حقیر، این واژه از ریشه هون به معنای ضعف و حقارت نشأت می‌گیرد. بنابراین، منظور فرعون از به کار بردن واژه مهین برای حضرت موسی، اشاره به فقیر و بی‌چیز بودن ایشان است. واژه مهین در زبان فارسی به معنای بزرگ، ارزشمند و با اهمیت است و به عنوان یکی از صفات و نام‌های خاص در این زبان مورد استفاده قرار می‌گیرد. همچنین نام یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان سراب قرار دارد. این واژه از کلمه مهان به معنای سران و بزرگان نشأت گرفته و به سکونت افراد مهمی چون امیر تومان سالارزاده و دیگر شخصیت‌های برجسته در دوره‌های قاجار و پهلوی اشاره دارد. مهین افشان‌پور از سال ۱۳۶۳ به آموزش رشته نقاشی مشغول شد و علاوه بر خلق آثار برجسته در زمینه نگارگری، تلاش خود را در تربیت شاگردان و تدریس معطوف کرد. او چند سال در بخش آموزشی سازمان میراث فرهنگی تدریس کرد و از سال ۱۳۶۰ به آموزش رسمی پرداخت. همچنین در دانشکده سوره و دانشگاه هنر تدریس می‌کرد و در دانشگاه الزهرا نیز به تدریس مینیاتور مشغول بود.

لغت نامه دهخدا

مهین. [ م ُ ] ( ع ص ) ( از «هَ و ن » ) نعت فاعلی از اِهانة. خواری بخش. خوارکننده: و له عذاب مهین. ( قرآن 14/4 ). غث و سمین و معین و مهین آن را وزنی ننهد. ( سندبادنامه ص 245 ). از هرچه حادث شود غث و سمین و معین و مهین و صلاح و فساد و خیر و شر بدانی. ( سندبادنامه ص 87 )

فرهنگ معین

(مِ ) (ص نسب. ) بزرگتر، بزرگترین.
(مَ ) (ص نسب. ) ۱ - منسوب به ماه. ۲ - نامی است از نام های زنان.
( ~. ) [ ع. ] (ص. ) ۱ - سست، ضعیف. ۲ - خوار، زبون.
(مُ ) [ ع. ] (اِفا. ) خوار دارنده، اهانت کننده.

فرهنگ فارسی

شمال ضیائ آباد واقع است. کوهستانی و سردسیر است و ۶۷۷ تن سکنه دارد. ده دهستان پائین شهرستان نهاوند فرمانداری کل همدان. در ۱۴ کیلومتری
مهینه: بزرگ، بزرگتر، بزرگترین، منسوب به ماه، از نامهای زنان، خواروپست، سست رای، مهنائ جمع
( صفت ) ۱ - سست ضعیف. ۲ - خوار زبون.
دهی است جزئ دهستان قاقاران بخش ضیائ آباد شهرستان قزوین.

فرهنگ اسم ها

اسم: مهین (دختر) (فارسی) (تلفظ: me (a) hin) (فارسی: مهين) (انگلیسی: mehin)
معنی: منسوب به ماه، زیباروی، بزرگترین، ( در قدیم ) بزرگتر، [این نام چنانچه به فتح اول ( مَهین ) mahin تلفظ شود مرکب از ( مَه = ماه، ین ( پسوند نسبت ) ) می باشد و منسوب به ماه است]، بزرگترین ( از نظر مقام و رتبه و ارزش ) [این نام چنانچه به فتح اول ( مَهین ) mahin تلفظ شود مرکب از ( مَه = ماه + ین ( پسوند نسبت ) ) می باشد و منسوب به ماه است]، مانند ماه

جملاتی از کلمه مهین

ز مردان بیش‌تر دارد سترگی مهین‌بانوش خوانند از بزرگی
امروز گزیده جهان اوست فرزند مهین آسمان اوست
من بدانستم که نان نام مهینست نقطهٔ جمعیت و بنیاد دینست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم