در گویش بختیاری، شیشک به گوسفند بالغی اطلاق میشود که عموماً بین ۶ ماه تا ۱ سال سن دارد و از توانایی تولید مثل برخوردار است. به بیان دیگر، شیشک به گوسفند جوانی گفته میشود که به تازگی به بلوغ جنسی رسیده و از نظر رشد بدنی نیز در وضعیت مطلوبی قرار دارد. این دوره، مرحله نوجوانی گوسفند محسوب شده و در طی آن، حیوان به سرعت رشد کرده و افزایش قابل توجهی در وزن و قد خود تجربه میکند. بنابراین، شیشک در واقع یک اصطلاح تخصصی در حوزه دامداری است که به گوسفندی با سن معین (۶ ماه تا ۱ سال) و ویژگیهای رشدی و جنسی مشخص دلالت دارد. گوشت شیشک نیز به دلیل بافت لطیف و طعم مطلوب، در تهیه انواع غذاها مورد استفاده قرار میگیرد.
شیشک
لغت نامه دهخدا
گرگ اغلب آن زمان گیرا بود
کز رمه شیشک بخود تنها رود.مولوی.چو کلکش از پی ضبط جهان میان دربست
فکند مهر شبان گرگ بر سر شیشک.ابن یمین.|| رباب چهارتار. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ) ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به شیشاک شود. || عکه. ( ناظم الاطباء ) ( برهان ). || تیهو. شیشاک. شیشوگ. || بیاح. ( مهذب الاسماء ). نوعی از ماهی. ( یادداشت مؤلف ). || تیهو را گویند، و آن را شیشاک و شیشو نیز گویند. ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ).
فرهنگ معین
( ~. ) (اِ. ) = شیشاک: رباب چهار تار.
فرهنگ عمید
نوعی آلت موسیقی، رباب چهارتار.
فرهنگ فارسی
( اسم ) رباب چهار تار.
ویکی واژه
شیشاک: رباب چهار تار.
جمله سازی با شیشک
گرگ اغلب آنگهی گیرا بود کز رمه شیشک به خود تنها رود
کاین دو تن بر من و تو میخندند چون رسد نامه، شیشکی بندند
ماییم و دو شیشکک می روشن و خوش یک حوضک نقل و یک تنورک آتش