جسد، که اغلب از آن با عنوان Corpse یاد میشود، به بدن بیجان انسان اطلاق میگردد. این اجساد توسط دانشجویان پزشکی، پزشکان و سایر متخصصان برای بررسی آناتومی، شناسایی کانونهای بیماری، تعیین علت مرگ، و آمادهسازی بافت برای پیوند در افراد زنده مورد استفاده قرار میگیرند. دانشجویان پزشکی به عنوان بخشی از برنامه آموزشی خود به کالبدشکافی و مطالعه اجساد میپردازند. همچنین باستانشناسان و دانشجویان هنر نیز از جمله افرادی هستند که اجساد را مورد مطالعه قرار میدهند. علاوه بر این، جسد ممکن است در توسعه مفاهیم پزشکی و حقوقی نیز کاربرد داشته باشد، جایی که به پیکر مرده انسان جنازه یا جسد گفته میشود. با توجه به مراحل تجزیه و فساد بدن، میتوان با مشاهده جسد، مدت زمان سپری شده از مرگ فرد را تخمین زد که این امر در مسائل جنایی از اهمیت بالایی برخوردار است. نخستین مرحله در تجزیه بدن، ترشح آنزیمها توسط سلولها است که به آن خودگوارشی میگویند. در این مرحله، سلولها با ترشح آنزیمهای خود، به نوعی به تخریب خود میپردازند. این ترشح آنزیم یک رفتار هدفمند نیست، بلکه نتیجه توقف فعالیتهای عادی سلول است. پس از این، مایعی بین لایههای سلولی تولید میشود که منجر به جدا شدن پوست میگردد. در طول این مرحله، حشرات دوبالان در صورت وجود، شروع به تخمگذاری در منافذ بدن از قبیل چشمها، سوراخهای بینی، دهان، گوشها، زخمهای باز و سایر نواحی بدن میکنند. لاروهای این حشرات پس از سربرآوردن، به زیر پوست نفوذ کرده و شروع به تغذیه از بافتهای بدن میکنند.
جسد
لغت نامه دهخدا
جسد. [ ج َ س ِ ] ( ع ص، اِ ) خون خشک چسبیده بر جائی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). جَسَد. ( ناظم الاطباء ).
جسد. [ ج َ س َ ] ( ع اِ ) تن مردم و جن و ملائکه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). تن. ( ترجمان القرآن عادل بن علی ) ( آنندراج ). تن مردم. ( مهذب الاسماء ). تن و بعضی گویند که خاص جسم آدمی را گویند. ( غیاث اللغات از شرح نصاب ). جسم انسان. ( بحر الجواهر ). جسم. ( کشاف اصطلاحات الفنون ). کالبد. بدن. ( فرهنگ فارسی معین ). تن آدمی. جُثْوَة. پیکر، چنانکه جوزا را جسدین گویند یعنی دوپیکر. ( از یادداشت مؤلف ). ج، اَجساد، جُسود. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ):
اندر میان لاله دلی هست عنبرین
دل عنبرین بود چو عقیقین جسد بود.منوچهری.اندرین روز اطلاق کردند بهای بوریا و نفط که جسد جعفر یحیی برمکی را سوخته آید، به بازار، چهار درم چهار دانگ نیم. ( تاریخ بیهقی ص 191 ).
بلکه بجان است نه بتن شرف مرد
نیست جسدها همه مگر گِل ِ مسنون.ناصرخسرو.من با تو ای جسد ننشینم درین سرای
کایزد همی بخواند به جای دگر مرا.ناصرخسرو.خواب و خور است کار تو ای بیخرد جسد
لیکن خرد به است ز خواب و ز خور مرا.ناصرخسرو.ای پسر دین محمد بمثل چون جسد است
که بر آن شهره جسد فاطمیان همچو سرند.ناصرخسرو.بویات نفس باید چون عنبر
شایدت اگر جسدنبود بویا.ناصرخسرو.خوی گرگان همی کنی پیدا
گرچه پوشیده ای جسد به ثیاب.ناصرخسرو.در بزرگی جسدشان منگر
که دل خرد بزرگ از همم است.خاقانی.نور نخستین شمار و صور پسین دان
روح و جسد را بهم هوای صفاهان.خاقانی.با چنان جان که هر دلش مددیست
از زمین تا به آسمان جسدیست.نظامی.جز تو فلک را خم چوگان که داد
دیگ جسد را نمک جان که داد.نظامی.عمر همچون جوی نونو میرسد
مستمری مینماید در جسد.مولوی.وجود هرکه نگه میکنم ز جان و جسد
مرکبست تو از فرق تا قدم جانی.سعدی.با جان مگر از جسد برآید
خوئی که فروشده ست با شیر.سعدی.چنانش بینداخت ضعف جسد
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. تن، بدن.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- کالبد تن بدن. ۲- جسم شخص مرده. جمع: اجساد.
تن مردم و جن و ملائکه تن مردم
دانشنامه عمومی
جسد زنی از داخل سردخانه دزدیده شده و کارآگاهی مسئول پیدا کردن آن جسد میشود اما متوجه میشود که…
این فیلم دارای ۲ بررسی مثبت در وب سایت بررسی راتن تومیتوز است.
بازسازی کره ای با عنوان محو شد در ۷ مارس ۲۰۱۸ منتشر شد. ا
جسد (فیلم ۲۰۱۹). جسد ( به انگلیسی: The Body ) یک فیلم سینمایی هندی در ژانر رمز و راز و دلهره آور محصول سال ۲۰۱۹ میلادی است.
بازیگران اصلی این فیلم عمران هاشمی، ریشی کاپور، سوبهیتا دولیپالا می باشند. این فیلم بازسازی رسمی فیلم اسپانیایی جسد ( فیلم ۲۰۱۲ ) است.
این فیلم در تاریخ ۱۳ دسامبر ۲۰۱۹ در هند اکران شد.
داستان فیلم در مورد زن ثروتمندیست که بر اثر ایست قلبی از دنیا رفته ولی با ناپدید شدن جسد او از سردخانه، پلیس باسابقه ای نسبت به مرگ او مشکوک می شود. مهم ترین و اصلی ترین مظنون کسی نیست جز شوهرش که به وضوح در حال مخفی کردن رازی بزرگ است.
دانشنامه اسلامی
صحاح آنرا بدن و قاموس، جسم انسان و جسم جن و ملائکه و مجمع البیان جسم حیوان مثل بدن گفته است آنگاه بحث است که آیا جسد جسم بلا روح است و یا جسم با روح و آیا جسد در غیر انسان نیز گفته میشود یا نه؟
موارد کاربرد.اژه در قرآن
کوتاه سخن آنست که قرآن کریم آنرا هم در بی روح و هم در ذی روح، هم در انسان و هم در غیر آن بکار برده است. فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَداً لَهُ خُوارٌ..." برای آنها گوساله ای بیرون آورد که فقط پیکر بود (و روح نداشت) صدای گوساله داشت «جَسَداً» حاکی از آنست که گوساله مجسّمه بود و روح نداشت.وَ ما جَعَلْناهُمْ جَسَداً لا یَأْکُلُونَ الطَّعامَ وَ ما کانُوا خالِدِینَ " در باره پیامبران است یعنی ما آنها را پیکری قرار ندادیم که طعام نخورند و در دنیا همیشگی نبودند.در مجمع از کلبی نقل شده جسد مجسّدی است که در آن روح است می خورد و می آشامد. در نهج خطبه ۱۹۶ در باره تقوی فرموده:«وَ شِفَاءُ مَرَضِ أَجْسَادِکُمْ». و در خطبه ۸۱ هست «وَ رَاحَةُ الْأَجْسَادِ». ولی المیزان فرموده:جسد هیچگاه بذی روح گفته نمیشود. وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَیْمانَ وَ أَلْقَیْنا عَلی کُرْسِیِّهِ جَسَداً ثُمَّ أَنابَ "> علامه طباطبایی از بین معانی محتمل این معنی را اختیار میکند که برای سلیمان کودکی بوده خدا او را بمیراند و جسدش را روی تخت سلیمان انداخت. و از ثُمَّ أَنابَ قالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی " بدست میاید که سلیمان امید و انتظار داشت که خدا او را شفا بخشد و بوی مفید باشد پس خدا او را بمیراند و بر تختش انداخت تا اوامر را بخدا تفویض و تسلیم کند.
[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۴(بار)
پیکر. صحاح آن را بدن و قاموس جسم انسان و جسم جنّ و ملائکه و مجمعالبیان جسم حیوان مثل بدن گفته است آنگاه بحث است که آیا جسد جسم بلا روح است و یا جسم با روح و آیا جسد در غیر انسان نیز گفته میشود یا نه؟ کوتاه سخن آنست که قرآن کریم آن را هم در بیروح و هم در ذیروح، هم در انسان و هم در غیر آن بکار برده است. برای آنها گوسالهای بیرون آورد که فقط پیکر بود (و روح نداشت) صدای گوساله داشت «جَسَداً» حاکی از آنست که گوساله مجسّمه بود و روح نداشت. آیه درباره پیامبران است یعنی ما آنها را پیکری قرار ندادیم که طعام نخورند و در دنیا همیشگی نبودند. در مجمع ج 7 ص 40 از کلبی نقل شده جسد مجسّدی است که در آن روح است میخورد و میآشامد در نهج خطبه 196 درباره تقوی فرموده «وَ شفاءُ مَرَضِ اَجسادِکُم» در خطبه 81 هست «وَراحَةِ الاَجسادِ» ولی المیزان ج 14 ص 207 فرموده: جسد هیچگاه بذیروح گفته نمیشود. * المیزان از بین معانی محتمل این معنی را اختیار میکند که برای سلیمان کودکی بوده خدا او را بمیراند و جسدش را روی تخت سلیمان انداخت و از «ثُمَ اَنابَ قالَ رَبِّ اغفِرلی» بدست میاید که سلیمان امید و انتظار داشت که خدا او را شفا بخشد و بوی مفید باشد پس خدا او را بمیراند و بر تختش انداخت تا او امر را بخدا تفویض و تسلیم کند.