هر عضو از این سلسله، یکی از گروههای اصلی موجودات زنده است. علم مطالعه و بررسی آن ها را جانورشناسی مینامند. همگی پُریاختهای و دگرخوار (هتروتروف) هستند و انرژی خود را از مواد آلی تولیدشده توسط سایر موجودات بهدست میآورند. یاختههای آنها یوکاریوت است و برخلاف گیاهان که دیوارهٔ یاختهای ضخیمی دارند، تنها با یک غشای یاختهای نازک احاطه شدهاند. بیشتر حداقل در بخشی از چرخهٔ زندگی خود توانایی حرکت دارند. در گذشته، معمول بود که پروتوزوآ (تکیاختهها) را جزو این دسته طبقهبندی میکردند، اما امروزه آنها را همراه با گیاهان تکیاختهای در گروه آغازیان قرار میدهند. بنابراین، همهٔ جانوران پُریاخته هستند. سن قدیمیترین جانوران خشکیزی شناساییشده به ۴۴۰ میلیون سال پیش بازمیگردد. بقایای این جانوران در ماسهسنگهای نزدیک لادلو در شروپشایر بریتانیا کشف شده (۱۹۹۰) و شامل قطعاتی از یک صدپا بهطول چند سانتیمتر و یک عنکبوت ابتدایی بهاندازهٔ حدود یک میلیمتر بوده است.

جانور
لغت نامه دهخدا
پس اهریمن بدکنش رای کرد
به دل کشتن جانور جای کرد
ز هرگونه از مرغ و از چارپای
خورش کرد و آورد یک یک بجای.فردوسی.نزایدبجز مرگ را جانور
اگر مزد خواهی غم من مخور.فردوسی.بدان دژ یکی جانور درنماند
بدان بوم وبر خار و خاور نماند.فردوسی.هر که با شمشیر تیز او بجنگ اندر شود
جانور بیرون نیاید گر هزارش جان شود.عنصری.سنگ و سیم ار نه جانور باشند
چون تو سنگین دلی و سیمین بر.عنصری ( دیوان ص 71 ).بهیچگاه نیارم بخانه کرد مقام
از آنکه خانه پر از اسپغول جانور است.بهرامی.تن نالانش از شادی دگر شد
تو گفتی مرده بود و جانور شد.( ویس و رامین ).بباغ اندر ندیدند ایچ جانور
مگر بر شاخ مرغان نواگر.( ویس و رامین ).یکی جانور کوه پر جنگ و جوش
که هر کش بدیدی برفتی ز هوش.( گرشاسب نامه ).همی تا خورد جانور بیشتر
نه او سیرگردد نه کم جانور.( گرشاسب نامه ).بسان کهی جانور تیزپوی
چو کوهی خروشنده و رزمجوی.( گرشاسب نامه ).زمین است هر جانور را پناه
تن زنده و مرده را جایگاه.اسدی.از چه میترسد بشب هر جانور
از بداین دهر پرمکر و محن.ناصرخسرو.بهترین جانور همه مردم
بهترین مردمان امام زمان.ناصرخسرو.جانور گردد همی از راستی
چون درآمیزد طبایع به اعتدال.ناصرخسرو.نیستم فرزند او زیرا که من زو بهترم
جانور فرزند ناید هرگز از بیجان پدر.ناصرخسرو.ناجانور بدیع یکی شخص پرهنر
گه خامش است و گاهی گویا چو جانور.مسعودسعد.آنرا که جانور بود از قوتی
چاره نباشد ایدون پندارم.مسعودسعد.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. کِرم روده.
۳. حشره، به ویژه حشرۀ موذی و گزنده.
۴. حیوان: نمانَد جانور از وحش و طیر و ماهی و مور / که بر فلک نشد از بی مرادی افغانش (سعدی: ۱۱۳ ).
۵. [مجاز] شخص ستمگر، بی ادب، موذی، یا بدجنس.
۶. [قدیمی، مجاز] انسان: گفتم که جانور ز جهان خود نهایت است / گفتا پیمبر است نهایت ز جانور (ناصرخسرو۱: ۲۷۲ ).
* جانور گویا: [مجاز] حیوان ناطق، انسان، آدمی.
* جانور دوپا: [مجاز] حیوان ناطق، انسان، آدمی.
فرهنگ فارسی
جاندار، ذیروح، موجود زنده که قادربرحرکت ارادی، باشد، بیشتر درباره حیوان اطلاق می شود
( صفت اسم ) ۱- جان دار ذوحیات. ۲- حیوان. جمع جانوران.
دانشنامه آزاد فارسی
جانور (animal)
هر عضو از سلسله جانوران و یکی از گروه های اصلی موجودات زنده. به علم مطالعه و بررسی آن جانورشناسی می گویند. جانوران همه پریاخته ای۱ و دگرخوار یا هتروتروف۲ اند. انرژی خود را از موادی آلی به دست می آورند که سایر موجودات تولید کرده اند. یاخته های یوکاریوت۳ دارند و بر خلاف گیاهان که دیوارۀ یاخته ای ضخیم دارند، یاخته با یک غشای یاخته ای نازک احاطه شده است. اغلب جانوران حداقل در قسمتی از چرخۀ زندگی شان قادر به حرکت اند. در گذشته، متداول بود که پیش زیان۴ تک یاخته۵ را جزو جانوران قرار می دادند، اما امروزه آن ها را به همراه گیاهان تک یاخته ای جزو آغازیان۶ طبقه بندی می کنند. بنابراین، همۀ جانوران پریاخته اند. سن قدیمی ترین جانوران خشکی شناسایی شده به ۴۴۰ میلیون سال قبل برمی گردد. بقایای قدیمی ترین جانوران در ماسه سنگی نزدیک لادلو۷، واقع در شراپشر۸ بریتانیا، یافت شد (۱۹۹۰) و شامل قطعات دو صدپا۹ به طول چند سانتی متر و یک عنکبوت ابتدایی با طولی حدود یک میلی متر بود.تغذیه. جانوران را می توان ازنظر تغذیه۱۰ به سه نوع تقسیم کرد. گیاه خواران۱۱ که گیاه و محصولات گیاهی می خورند، گوشت خواران۱۲ که جانوران دیگر را می خورند، و همه چیز خواران۱۳ که هر دو نوع را می خورند. از آن جایی که تعداد کمی از جانوران قادر به هضم سلولزند، در لولۀ گوارش جانوران گیاه خوار باکتری و پیش زیان هم زیستی برای هضم سلولز وجود دارد و جانور دارای مکانیسم خُردکردن، نظیر دندان های پهن و بزرگی است که پروتوپلاسم گیاه را از یاخته های دارای دیواره سلولزی جدا می کند. گوشت خواران با اندام های حسی پیشرفته، عکس العمل های سریع، و سلاح هایی نظیر دندان های نیش تیز، و چنگال برای شکار و گوشت خواری سازگاری یافته اند. همه چیزخواران هرچه بیابند، و اغلب باقی ماندۀ شکار گوشت خواران، را می خورند. به سبب تنوع غذایی، تنوع دندان و لولۀ گوارش این نوع بیشتر از گیاه خواران و گوشت خواران است. بسیاری از جانوران برای زندگی انگلی سازش یافته اند، روی جانوران یا گیاهان دیگر زندگی می کنند، و صرفاً با جذب مایعات از میزبانشان زندگی می کنند. برخی از جانوران غذا را مستقیماً با یاخته های بدنشان جذب می کنند و بعضی دیگر دستگاه گوارشی دارند که غذا را در بافت های بدن آمادۀ جذب می کند.
حرکت. مکانیسم هایی که موجودات زنده با آن ها حرکت۱۴ می کنند، از پروتوپلاسم روان آمیب تا حرکات پیچیدۀ عضله و استخوان بال پرندۀ در حال پرواز، متفاوت است. حرکت کرم وار، خزیدن، شنا، و جریان داخلی مایعات اغلب با کمک اندامک های یاخته ای کوچکی (مژه۱۵) صورت می گیرد که ضربانی با الگوی منظم دارند. اغلب جانوران بافت های انقباض پذیری دارند که حرکت را تسهیل می کند. افزایش پیچیدگی در دستگاه عضلانی جانوران عالی و اسکلت سخت آن ها قابلیت انعطاف در حرکت را افزایش می دهد.
گردش مواد. عضلات برای انقباض به انرژی نیاز دارند و انرژی با شکست قند حاصل از هضم غذا، معمولاً بر اثر ترکیب قند با اکسیژن، به دست می آید (← تنفس). در جانوران پست (ساده)، قند و اکسیژن از طریق انتشار در بدن به بافت های منقبض شونده می روند. در جانوران عالی، این مواد با دستگاه گردش۱۶ خون و به وسیلۀ عمل تلمبه ای قلب به عضلات منتقل می شوند. در حشرات، اکسیژن از طریق لوله های ظریف پر از هوایی با نام تِراشه (نای)۱۷ منتقل می شود.
دفع. دستگاه گردش خون۱۸ مواد زاید را نیز از یاخته ها دور می کند. این مواد در کلیۀ جانوران عالی از خون جدا می شوند و با غذای هضم نشده دفع۱۹ می شوند. دستگاه های دفعی۲۰ جانوران آبزی نیز مسئول حفظ تعادل مناسب مایعات در این جانوران است. این امر مخصوصاً در موجودات آب های شیرین که با خاصیت اسمزی تمایل به جذب آب دارند، اهمیت دارد.
دستگاه عصبی. حرکت و رفتار جانوران را دستگاه عصبی۲۱ کنترل می کند. تکانه ها از مراکز کنترل، که اغلب به شکل مغز متمرکز شده اند، به ماهیچه ها و غدد گوناگون می روند. همچنان که جانوران تکامل یافته اند، مغزشان پیچیده تر و کنترل عصبی آن ها کامل تر شده است. رفتار۲۲ عکس العمل های ساده تا رفتارهای پیچیدۀ عالی، مثل یادگیری و رفتار هوشمندانه در نخستیان عالی، را دربرمی گیرد. در بسیاری از جانوران، الگوی رفتاری خاص بخش اصلی رفتار جفت یابی۲۳ را تشکیل می دهد.
رنگ و استتار. اغلب جانوران رنگی اند. غالباً رنگ حالتی دفاعی دارد و جانور را استتار۲۴ می کند یا آن را به شکل جانور دیگری که احتمالاً بدمزه یا سمی است درمی آورد. رنگ ممکن است برای ترساندن دشمنان یا رقبا باشد و نقش مهمی در تشخیص جفت دارد. برخی جانوران، نظیر آفتاب پرست، می توانند رنگشان را برای هم رنگ شدن با محیط، به کمک تغییر اندازۀ لکه های رنگی متفاوت در پوست تغییر دهند.

