ته دیگ

ته دیگ

ته‌دیگ لایه‌ای برشته و طلایی است که در کف قابلمه و زیر برنج یا سایر مواد غذایی در حین پخت شکل می‌گیرد. این لایه که به ته قابلمه چسبیده و ترد می‌شود، معمولاً از برنج، نان، سیب‌زمینی یا دیگر مواد غذایی تشکیل می‌شود و یکی از اجزای محبوب غذاهای ایرانی به شمار می‌آید. به خاطر طعم و بافت منحصر به فردش، ته‌دیگ طرفداران زیادی دارد و به روش‌های مختلفی تهیه می‌شود. انواع متداول ته‌دیگ شامل ته‌دیگ نان، سیب‌زمینی، کدو حلوایی و حتی ماکارونی است. همچنین، ته‌دیگ می‌تواند با مواد گوناگونی مانند زعفران، ماست و تخم‌مرغ تهیه شده و به عنوان یک غذای مجلسی سرو شود.

لغت نامه دهخدا

ته دیگ. [ ت َه ْ ] ( اِ مرکب ) ته گیره. چیزی که از طعام برشته، ته دیگ چسبیده باشد. ( آنندراج ): ته دیگی؛ جزء برشته ای ازغذا که به دیگ می چسبد. ( ناظم الاطباء ). قسمتی از پلویا چلو که در ته دیگ رنگ سرخ گیرد و برنجها بهم پیوسته میگردد. قسمت زیرین پلو و چلو که سرخ و سخت شده باشد. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). رجوع به ته شود.
- ته دیگ تراشیدن؛ بد نواختن ذات اوتاری. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ معین

(تَ ) (اِمر. ) ورقه ای از برنج، سیب - زمینی یا نان که در ته دیگ چسبیده و برشته شده باشد.

فرهنگ عمید

مقداری از پلو که در تهِ دیگ چسبیده و برشته شده باشد، ته گیره.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ورقه ای از پاکیزه کردنپیراستن پاک داشتن. ۲ - پاکیزه کردن اخلاق. ۳ - اصلاح کردن از عیب و نقص ( شعر یا نثر را ). ۴ - ( اسم ) پیرایش. ۵ - پاکیزگی. جمع: تهذیبات. یا تهذیب اخلاق. ( علم ). یا تهذیب نفس.

ویکی واژه

ورقه‌ای از برنج، سیب - زمینی یا نان که در ته دیگ چسبیده و برشته شده باشد.

جمله سازی با ته دیگ

وژوه قطره باران که می چکد از سقف چنانکه بکران ته دیگ و طلمه نام کماج
بر اوج ملک شاه که گردون دیگرست رأی تو هست ثابته دیگر آمده
وان بادریسه هفته دیگر غضاره شد و اکنون غضاره همچو یکی غنج پیسه گشت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فرشتگان فال فرشتگان فال رابطه فال رابطه فال تاروت فال تاروت فال ای چینگ فال ای چینگ