اسم تلی یک نام زیبا و دخترانه با ریشه ترکی است که به معنای دختری با موهای بلند و زیبا میباشد. این نام به طور خاص به دخترانی اطلاق میشود که دارای گیسوانی پرپشت و لطیف هستند. تلی به عنوان نمادی از زیبایی و جذابیت، همچنین به زبانداری و توانایی سخنوری اشاره دارد. این ویژگیها باعث میشود تا افراد با این نام به عنوان کسانی شناخته شوند که نه تنها در ظاهر جذاب هستند، بلکه در ارتباطات اجتماعی نیز توانمندیهای خاصی دارند. در واقع، نام تلی نمایانگر دخترانی است که با زیباییهای ظاهری و باطنی خود، میتوانند توجه دیگران را به خود جلب کنند و در فضای اجتماعی تأثیرگذار باشند.
تلي
لغت نامه دهخدا
بدیده تللی سوزنم که سوزنیم
نیم چو سوزن درزی نهان میان تلی.سوزنی ( دیوان چ شاه حسینی ص 296 ).
تلی. [ ت ِ ] ( اِ ) طلا را گویند. ( برهان ). طلارا گویند که زر پاک و خالص باشد. ( آنندراج ) ( از انجمن آرا ). زر و طلا و ذهب. ( ناظم الاطباء ):
وجود مردم دانا مثال زر تلی است
که هرکجا که رود قدر و قیمتش دانند.سعدی ( از انجمن آرا ).رجوع به طلی شود.
تلی. [ ت َ ] ( اِ )درخت تمش. ( ناظم الاطباء ). لَم ْ. تلو. خار. تیغ. یور. شوک. شوکة. وِرِگ تَلی. سیاه تلی. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || علیق. || درخت شاه توت. || گدا و فقیر. || دست افزاردان سرتراشان. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تُلی شود.
تلی. [ ت ِل ْ لی ] ( اِ ) به هندی اسم انزروت است. || طحال. ( از تحفه حکیم مؤمن ). سپرز. طحال. ( الفاظ الادویه ).
تلی. [ ت َل ْی ْ ] ( ع مص ) باقی ماندن ( مقداری ) از ماه: تلی من الشهر کذا؛ اینقدر باقی مانده از ماه. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ).
تلی. [ ت َ لی ی ] ( ع ص ) بسیارسوگند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). کثیرالایمان. ( اقرب الموارد ). || بسیارمال. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
تلی. [ ت َل ْ لا ] ( ع ص ) قوم تلی؛ قوم افتاده بر زمین. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
تلی. [ ت ُل ْ لا ] ( ع اِ ) گوسپند مذبوحة. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
تلی. [ ت ِل ْ لی ] ( اِخ ) دهی از دهستان ماروسک است که در بخش سرولایت شهرستان نیشابور واقع است و 108 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. کیسه ای که در آن اسباب خیاطی از قبیل سوزن، نخ، و انگشتانه بگذارند.
طلا، زر.
فرهنگ فارسی
گوسپند مذبوحه.
فرهنگ اسم ها
اسم: تلی (دختر) (ترکی) (تلفظ: telli) (فارسی: تِلّي) (انگلیسی: telli)
معنی: دختری که گیسوی بلند و زیبا دارد، موهای پر پشت و بلند، زلف دار، زباندار و سخنور
ویکی واژه
دست افزار حجام.