ترسویی به فردی اطلاق میشود که به راحتی از هر چیز کوچک یا بزرگ میهراسد و به طور غیرضروری احساس ترس و نگرانی میکند. چنین فردی معمولاً دارای اراده ضعیفی است و در مواجهه با چالشها و مشکلات، به جای شجاعت و اتخاذ تصمیمات درست، دچار تردید و هراس میشود. این نوع ترس میتواند ناشی از عدم اعتماد به نفس یا تجربیات منفی گذشته باشد. ترسو بودن نه تنها بر روی کیفیت زندگی فرد تأثیر میگذارد، بلکه میتواند روابط او را نیز تحت الشعاع قرار دهد. در واقع، چنین افرادی با ترسهای بیمورد خود، فرصتهای زیادی را برای پیشرفت و رشد از دست میدهند و به جای مواجهه با واقعیتها، به سمت فرار از آنها میروند. لذا، شجاعت و اعتماد به نفس در زندگی، بسیار مهم و ضروری است.
ترسو
لغت نامه دهخدا
ترسو. [ ت َ ] ( ص نسبی ) ( از: «ترس » + «َو»، ظاهراً علامت کثرت ) جبان و صاحب جبن و کم جرئت. ( ناظم الاطباء ). پرترس. بسیارترس. در تداول عوام، بزدل آنکه از هر چیزی کوچک و مختصر ترسد.
ترسو. [ ت ُ ] ( اِخ ) دهی در کلارستاق. رجوع به مازندران رابینو بخش انگلیسی ص 108 و ترجمه وحید ص 146 شود.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
( صفت ) ترسنده خایف.کم جراتکم دل.
دهی در کلارستاق.
جمله سازی با ترسو
سخت مکار است و ترسو این جناب دل بر او زبن روی نتوانیم بست
به خون از نرگس ترسومه می شست ز لب جای تبسم زهر می رست
انتقام تو نه آن اخگر اخترسوزست که در امعای شترمرغ پذیرد تحلیل