تحدی

کلمه «تَحَدّی» در لغت به معنای مبارز طلبیدن و توان‌آزمایی است. این واژه اشاره دارد به عمل برانگیختن دیگران برای سنجش قدرت، مهارت یا توانایی در مواجهه با یک کار یا رویداد خاص. در این معنا، تحدی با احساس رقابت و اثبات برتری همراه است و معمولا زمینه‌ساز محک زدن قدرت یا توانمندی فرد می‌شود.

در اصطلاح کلامی، تَحَدّی از ویژگی‌های معجزه و صفات پیامبر به شمار می‌رود. وقتی پیامبر معجزه خود را آشکار می‌کند، از مخالفان می‌خواهد که با او به رقابت و مبارزه بپردازند و اگر توانایی دارند، همانند او دست به اعجاز بزنند. این درخواست نه صرفا یک رقابت، بلکه سنجشی برای اثبات حقانیت پیامبر است.

تَحَدّی در این زمینه معنایی عمیق دارد؛ به این معنا که اگر مخالفان نتوانند نظیره‌ای ارائه دهند، باید حقانیت پیامبر را بپذیرند و از معارضه دست بردارند. بنابراین، تحدی هم نقش اثبات معجزه و هم زمینه‌ساز پذیرش پیام نبوی را دارد و از جنبه دینی و تربیتی، نشانه‌ی قدرت الهی و استدلال معجزه است.

لغت نامه دهخدا

تحدی. [ت َ ح َدْ دی ] ( ع مص ) قصد و آهنگ چیزی کردن. || برابری کردن در کاری و پیش خواندن خصم را و غلبه جستن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). از کسی درخواستن تا با تو برابری کند در کاری تا عجز او ظاهر شود و برابری در نبردکردن. ( تاج المصادر بیهقی ). از کسی درخواستن تا با تو برابری کند. ( زوزنی ). معارضه کردن و پیش خواندن خصم را و غلبه جستن بر او. ( آنندراج ) ( فرهنگ نظام ).

فرهنگ معین

(تَ حَ دّ ) [ ع. ] ۱ - (مص ل. ) برابری کردن در کاری. ۲ - نبرد جستن، به نبرد خواندن. ۳ - فزونی جستن. ۴ - (مص م. ) قصد کردن چیزی را. ۵ - پیش خواندن.

فرهنگ عمید

به مقابله طلبیدن کسی برای انجام کاری به منظور اثبات برتری خود و ناتوانی وی.

فرهنگ فارسی

۱- ( مصدر ) برابری کردن در کاری. ۲- نبرد جستن به نبرد خواندن. ۳- فزونی جستن.۴- ( مصدر ) قصد کردن چیزی را. ۵- پیش خواندن.

دانشنامه آزاد فارسی

تَحَدّی
در لغت به معنی مبارز طلبیدن؛ توان آزمایی؛ و در اصطلاح کلام، از ویژگی های معجزه و از صفات نبی است. بدین ترتیب که چون پیامبر معجزه خود را اظهار می دارد از مخالفان می خواهد تا در کار معجزه گری با او به رقابت و مبارزه برخیزند و اگر می توانند آنان نیز دست به اعجاز بزنند (← معجزه؛ اعجاز_قرآن) و معنایش این است که اگر از نظیره آوری فرو ماندند، حکم به حقانیت پیامبر دهند، و دست از معارضه بردارند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تَحَدّی، اصطلاحی در علوم قرآنی و کلام اسلامی، به معنای هماورد جویی قرآن کریم، یا در تعریف گسترده تر آن، هماورد جویی هر پیامبر آورندۀ معجزه با هدف اثبات عجز مخالفان می باشد.
یکی از راه های شناخت صحت ادعای هر فرد دلایلی است که بر صحت مدعای خود اقامه می کند، هر چه ادعا مهم تر باشد باید دلایل از استحکام بیشتری برخوردار باشند. پیامبران در طول تاریخ برای اثبات ادعای نبوت دلایلی آورده اند که در لسان قرآن «آیة» یا «بینه» نامیده می شوند که بعدا مسلمانان بر آن ها نام «معجره» نهاده اند و مخالفان خود را به مبارزه و همانند آوری فراخوانده اند که این فراخوانی در اصطلاح «تحدی» نام دارد.انتخاب نوع معجره بستگی به شرایط زمان و مکانی هر پیامبر دارد امام رضا (علیه السّلام) در تحلیل تفاوت معجزات پیامبران می فرماید: «هنگامی که خداوند موسی را مبعوث کرد سحر و ساحری بر اهل آن عصر غلبه داشت و لذا خداوند چیزی از سوی خود برای آن ها فرستاد که در قدرت آن ها نبود و سحرشان را باطل کرد و حجت را تمام نمود و عیسی (علیه السّلام) را هنگامی مبعوث کرد که بیماری های صعب العلاج آشکار شده بود و مردم نیازمند به طبابت بودند خداوند از سوی خود چیزی فرستاد که نزد آن ها نبود مردگان را برای آن ها زنده می کرد و کور مادرزاد و بیماران مبتلا به بیماری های غیرقابل علاج را به فرمان خدا بهبودی می بخشید و حجت را به وسیله آن بر مردم تمام می کرد، خداوند محمد (صلی الله علیه و آله وسلّم) را در وقتی مبعوث ساخت که غالب بر آن عصر خطبه ها و سخنان دلنشین و فصیح و بلیغ بود خداوند از سوی خود مواعظ و حکمت هایی در بالاترین اوج فصاحت و بلاغت فرستاد که سخنان آنان را باطل کرد و حجت را بر آنان تمام نمود.
تعریف لغوی
تحدّی در لغت از "حدو، حداء و حدی" گرفته شده، و به معنی دعوت نمودن دشمن به نبرد و پیروزی بر اوست و همچنین به معانی قصد و آهنگ چیزی کردن، و درخواستی برای رقابت نمودن که هدف از آن به عجز در آوردن طرف مقابل باشد نیز آمده است
نعریف اصطلاحی
تحدی در اصطلاح به این معنا آمده است که، هر کسی دیگران را برای عمل یا گفتار یا نوشتار خود به مبارزه طلبی و همانندآوری دعوت کند؛ تحدی نامیده می شود. یکی از ارکان معجزه قرآن تحدی است یعنی؛ مدعی نبوت باید دیگران را به مقابله و مبارزه دعوت کند، تحدی مشتمل بر قیاس و برهان است بدین گونه که «لوکان هذا الکتاب من عند غیر الله لامکن الاتیان بمثله، لکن التالی باطل فالمقدم مثله؛ اگر این کتاب، کتاب کلام الله نباشد پس کلام بشری است و اگر بشری باشد پس شما هم که بشر هستید باید بتوانید مثل آن را بیاورید، اگر شما توانستید مثل آن را بیاورید بشری بودنش اثبات می شود و اگر نتوانستید معلوم می شود که بشری نیست و اعجازی است که اثبات کننده ادعای نبوت و رسالت آورنده آن خواهد بود.
← تعریف علامه حلی
...
[ویکی شیعه] تَحَدّی، اصطلاحی در علوم قرآنی و کلام اسلامی، به معنای هماوردجویی قرآن کریم (یا در تعریف گسترده تر آن، هماوردطلبی هر پیامبر آورندۀ معجزه) با هدف اثبات ارتباط پیامبر با غیب و ناتوانی مخالفان از اظهار معجزه الهی است. خداوند در قرآن کریم از مخالفان خواسته است اگر در ردّ نبوّت درست می گویند، مانند قرآن را بیاورند.
تحدی از ریشه حُدا به معنای هماورد خواستن و به مبارزه طلبیدن برای ظاهر شدن عجز آن هماورد است. و در اصطلاح عبارت است از دعوت نمودن منکران پیامبر اسلام به این که اگر ایشان را قبول ندارند، مثل و مانند معجزات پیامبر را بیاورند. این اصطلاح نخستین بار در نوشته های کلامی سدۀ سوم رواج یافت.
اعتبار تحدی بر این اصل استوار است که اگر این کار از سوی خدا نباشد دیگران هم باید بتوانند مثل آن را بیاورند و اگر نتوانستند معلوم می شود کار خدایی است.
[ویکی فقه] تحدی (قرآن). تحدی به معنای مسابقه دادن در کاری، برتری طلبی، از کسی درخواست برابری نمودن و معارضه جهت غلبه جستن بر اوست.
مقصود از آن در اصطلاح علوم قرآنی، فراخواندن انسانها و جنیان از سوی خداوند در آغاز، برای آوردن همانند قرآن، و در مرحله بعد همانند ده سوره و یا سوره ای مثل یکی از سوره های قرآن است، زیرا چنان که در سوره انفال آمده است، مخالفان و منکران قرآن ادعا می کردند اگر بخواهیم همانند آن می گوییم. این چیزی جز افسانه های پیشینیان نیست انفال:۳۱ و این فراخوانی به منظور اثبات اعجاز قرآن است. در این مدخل از کلمات «فاتوا»، «فلیاتوا» و سیاق آیاتی که بیانگر ناتوانی و تعجیز از آوردن همانند آیات قرآن است، استفاده شده است.
عناوین مرتبط
ابعاد تحدی (قرآن)، تحدی با انسانها (قرآن)، تحدی با مشرکان (قرآن)، تحدی به قرآن (قرآن)، عمومیت تحدی (قرآن).

جمله سازی با تحدی

ابویزید و ذی النون المصری و محمدبن خفیف و حسین بن منصور و یحیی ابن مُعاذ رضی اللّه عنهم و جماعتی بر آنند که اظهار کرامت بر ولی به‌جز اندر حال سُکْر وی نباشد، و آن‌چه اندر حال صَحْو باشد آن معجز انبیا بود و این فرقی واضح است میان معجز و کرامات اندر مذهب ایشان؛ که اظهار کرامات بر ولی اندر سُکْر وی باشد؛ که وی مغلوب باشد و پروای دعوی ندارد و اظهار معجز بر نبی اندر حال صَحْو وی باشد؛ که وی تحدی کند و خلق را به معارضهٔ آن خواند و صاحب معجز مخیر بود میان دو طرف حکم.

کتاب‌هایی در رد تحدی و ادعای اعجاز قرآن نگاشته شده‌است. یکی از این کتاب‌ها فرقان‌الحق است که ۷۷ سوره دارد. افزون بر کتاب «الفرقان الحق» (انیس شُروش)، چند کتاب دیگر نیز به نام‌های «حسن الایجاز» (نصیرالدین الظافر)، «قرآن شعبی»، «قرآن رابسو» و «قرآن جدید»، در رد تحدی قرآن، نوشته شده‌است. ثمامة بن حبیب ملقب به مسیلمه بن حبیب، نخستین کسی بود که به فکر مبارزه با قرآن افتاد و آیاتی شبیه قرآن سرود.