چه بسیار آرزومندم که در مشق تحریر و انشا و تلفیق و تتبع فرهنگ تازی و دری و آداب محاورت و معنی اشعار و تمیز غث و سمین سخن و علوم سلوک و سازش و تمهید فزایش مهر دوست و کاهش دشمن و دیگر چیزها که اسباب مکنت را پیرایه است و اصحاب ثروت را سرمایه، از در شوق و روی رغبت بکوشی.
دیگر چون بر سفره نشینند سر در پیش افگنند، و طریق حرمت سپرند. اصلاین آن است کهابوهریره‑رضی اللّه عنه‑روایت کند از رسول گفت: هیچ کس از شما مباد که تتبع لقمهٔ برادری کند که نباید که او شرم دارد، و این صاحب نظر را وبال حاصل آید.
ای فیض تتبع کن طرز غزلش چون نیست شعری که بود مختار الا غزل حافظ
دوازدهم آنکه تتبع نماید در احوال مقربان و باریافتگان درگاه ربوبیت، از أنبیا و أولیا و زمره سعدا و ابتلای ایشان و صبر و توانایی آنها را ملاحظه کند که بسیار ملاحظه آنها باعث رغبت به صبر، و استعداد نفس از برای آن می شود.
خوشا کسی که چو صائب ز صاحبان سخن تتبع سخن میرزا جلال کند
از تتبع آیات و اخبار، معلوم میشود که هیچ طاعتی بهتر از نماز نیست؛ زیرا که تکمیل نفس که غرض اصلی در صدور اوامر و نواهی است، به اتیان نماز، بیش از همه تکالیف حاصل میگردد؛ به جهت این که در فعل صلاه، تأثیرات مخصوصهاست که در غیر او از عبادات دیگر نیست. از آن جمله این که نماز فاعل خود را از ارتکاب قبیح و معصیت، بازمیدارد.
با فرض ۳۰ سال برای هر نسل، عدنان میبایستی حدود ۶۳۰ سال پیش از محمد زیسته باشد. اما در سنت عربی عدنان معاصر بختالنصر متصور میشود. این مهم نشان میدهد که شجرهنامه شخصیتهای برجسته، از جمله محمد، وابسته به شرایط اجتماعی و سیاسی روز ترسیم میشدند. پس اهل تتبع صدر اسلام به وقت تلاش برای همگونسازی شجرهنامه محمد ناچار از این شرایط پیروی میکردند.