تاتو

تاتو

تاتو یا خالکوبی به فرآیند تزریق جوهر به لایه‌های زیرین پوست با استفاده از دستگاه‌های مخصوص گفته می‌شود. این فرآیند با استفاده از سوزن‌های ریز انجام می‌شود که جوهر را به طور دقیق و به عمق مناسب وارد پوست می‌کنند. تاتوها می‌توانند به صورت طراحی‌های هنری، نمادها یا نوشته‌ها باشند و به دلایل فرهنگی، شخصی یا زیبایی انجام می‌شوند. تاتو می‌تواند خطرات بهداشتی را به همراه داشته باشد. اگر تجهیزات و سوزن‌ها به درستی استریل نشوند، امکان انتقال عفونت‌های پوستی و بیماری‌هایی مانند هپاتیت وجود دارد. همچنین، برخی افراد ممکن است به جوهر آن حساسیت نشان دهند. به همین دلیل، انتخاب یک هنرمند تاتو با تجربه و استفاده از تجهیزات بهداشتی بسیار مهم است.

لغت نامه دهخدا

تاتو. ( اِ ) اسبی از نوع خرد و کوتاه با موی ویال دراز و موهای بلند بر تن و مؤلف آنرا در بلاد بالکان بسیار دیده است خاصه در رومانی. بر ذون و اوستور و اسب تاتاری است. ( منتهی الارب ). فبعث ولده محمداً لیأتی به فقبص علیه و اتاه به راکباً علی تتو [ بتایین مثناتین اولاهما مفتوحه و الثانیة مضمومة ] و هوالبرذون. ( ابن بطوطه ).
تاتو. ( فرانسوی، اِ ) نوعی حیوان پستاندار که بدنش از فلس پوشیده است و در امریکای جنوبی دیده می شود. تاتو.
تاتو. ( اِ ) جانوری که در حمامها و جز آن متکون شود و بتازی ابن وردان گویند. ( ناظم الاطباء )

فرهنگ معین

(اِ. ) اسب کوتولة پُر یال و دُم بریده.
(اِ. ) نوعی پستاندار که بدنش مانند حلقه های زره از فلس پوشیده شده است و در آمریکای جنوبی دیده می شود.

فرهنگ عمید

اسب کوتوله و پُریال ودم و تندرو، یابو.

فرهنگ فارسی

اسب کوتوله وپریال ودم تندرو، یابو، نوعی حیوان پستاندارکه پوست بدنش مانندفلس وزره
( اسم ) نوعی پستاندار که بدنش از فلس پوشیده است مانند حلقه های زره ودر آمریکای جنوبی دیده میشود.
اسبی از نوع خرد و کوتاه با موی و یال دراز و موهای بلند بر تن و مولف آنرا در بلاد بالکان بسیار دیده است خاصه در رومانی.

جملاتی از کلمه تاتو

جان و دل و دین را به کنار تو گذارم تاتو به کنار خودم از مهر گذاری
لاجرم از رخ فرو هشتم نقاب تاتو بینی روی من چون آفتاب
همه در خویشتن بین تاتوانی که بیشک کل توئی راز نهانی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم