بیغیرت یا دَیّوث، واژهای عامیانه و توهینآمیز است که به مردی گفته میشود که همسرش با فردی دیگر رابطه داشته باشد و او اعتراضی نکند. در مقابل، واژهٔ غیرت در فرهنگ عربی به معنایِ حسادتِ محافظهکارانه یا قابل توجیه است. در دین اسلام، غیرت ورزیدن مرد بر محارم خود امری پسندیده تلقی میشود. فردی که بر محارم خود غیرت ندارد، دیّوث نامیده میشود. در برخی کشورها، قوانین اجازهٔ قتل ناموسی را صادر میکنند. به عنوان مثال، در ایران، ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی مقرر میدارد: چنانچه مردی همسر خود را در حال زنا با مرد بیگانه مشاهده کند و از اطاعت زن اطلاع داشته باشد، میتواند در همان لحظه هر دو را به قتل برساند. در صورتی که زن مجبور به این عمل شده باشد، تنها مرد را میتواند به قتل برساند. این قانون بر اساس فتاوای علمای شیعه استوار است که مستند به روایاتی در این زمینه میباشد. با این حال، در چنین شرایطی، فرد باید واقعه را در دادگاه به اثبات برساند، هرچند که مرتکب گناه یا جرمی نشده باشد. لازم به ذکر است که برخی از فقها، مانند ابوالقاسم خویی، دیدگاه مخالفی دارند و روایات مربوط به این حکم را یا نامعتبر میدانند یا آن را به شرایط دفاع شخصی محدود میکنند.
بیغیرت
لغت نامه دهخدا
بی غیرت. [ غ َ / غ ِ رَ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + غیرت ) ( در تداول عوام ) بی حمیت. ( آنندراج ). بی ناموس. بی شرف. نامرد و آنکه دارای غیرت و عصبیت نباشد. ( ناظم الاطباء ). بی رگ. که به ناموس خویش رشگن نبود. بی ناموس. بی رشگ. بی حمیت. بی نام و ننگ. بی عار و ننگ. بی عار. ( یادداشت مؤلف ): طَزِع، طِزیع، طَسِع، طَسیع؛ بی غیرت. ( منتهی الارب ). بی غیرت در حق زن؛ کَشخان. ( منتهی الارب ). || بی حیا. ( آنندراج ):
اگر غیرت بری بادرد باشی
وگر بی غیرتی نامرد باشی.نظامی.رجوع به غیرت شود.
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
جمله سازی با بیغیرت
هست در زیر نگینم کشوری عالی سواد نام او در ملک غیرت کشور بیغیرتی
اگر غیرت بری با درد باشی و گر بیغیرتی نامرد باشی