بیضه، خایه، تخم، خاگ، دنبلان یا تِستیکول، غدهای جنسی است که در تمامی پستانداران نر وجود دارد و معمولاً در زیر پنیس قرار دارد. این اندام مشابه تخمدانها در مادهها، دو وظیفه اصلی دارد: تولید اسپرم و ترشح هورمونهای درونریز، به ویژه تستوسترون. بیضهها شامل تعداد زیادی لولههای پیچخورده به نام لولههای اسپرمساز هستند که فرآیند اسپرمسازی درون آنها انجام میشود.
خایه
لغت نامه دهخدا
خایه. [ ی َ / ی ِ ] ( اِ ) خصیه انسان. ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ) ( دهار ). گند. جند. تخم. بیضه. دنبلان، طملان
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۱. (زیست شناسی ) تخم انسان یا حیوان نر، بیضه.
۲. (زیست شناسی ) [قدیمی] تخم پرندگان: چنین گفت مر جغد را باز نر / چو بر خایه بنشست و گسترد پر (فردوسی: ۱/۱۹۳ ).
۳. [قدیمی] هرچه به شکل تخم مرغ باشد: ز زر خایهٴ ریخته صدهزار / ابا هریکی گوهری شاهوار (فردوسی: ۵/۵۲۱ ).
* خایهٴ زر:
۱. گلولۀ زر.
۲. [مجاز] آفتاب: در آن گوهرین گنجِِ بن ناپدید / بدی خایهٴ زر خدای آفرید (نظامی۵: ۸۱۴ ).
* خایهٴ زرین: = * خایۀ زر: آن خایه های زرین از سقف نیم خایه / سیماب شد چو برزد سیماب آتشین سر (خاقانی: ۱۸۶ ).
فرهنگ فارسی
ویکی واژه
بیاورد چیزی بر شهریار.....بر او خایه و ترّه جویبار (شاهنامه)
بیضه، عضوی از اندام تناسلی مرد که هورمونهای جنسی را تولید میکند
شیر، خامه.
خایه کسی را مالاندن کنایه از: چاپلوسی کردن، تملق اغراق آمیز کردن.
خایه حلاج لرزیدن به شدت ترسیدن.
جملاتی از کلمه خایه
در آن شورش آمد همی زی کنار شکسته شدی خایه بی شمار
که گر گوسپندیست،سرمایهراست وگر ماکیانی بود، خایهراست