صفا

اسم صفا به معنای یکرنگی، خلوص و صمیمیت است. این نام از جمله نام‌های مشترک برای دختران و پسران به شمار می‌آید، اما در اداره ثبت احوال تنها به عنوان نام دخترانه ثبت می‌شود. این نام معمولاً به عنوان یکی از نام‌های زیبا برای دختران شناخته می‌شود. این نام در زبان عربی به معنای داشتن رفتار و کرداری دوستانه و صمیمی است، یا به عبارت دیگر، به معنای یکرنگی، خلوص و صمیمیت تعبیر می‌شود. این نام یکی از نام‌های زیبا و از جمله اسامی دخترانه‌ای است که به حرف الف ختم می‌شود. همچنین صفا و مروه نام دو کوه کوچک هستند که به مسجد الحرام متصل می‌باشند. کوه صفا در سمت جنوبی مسجد الحرام و کوه مروه در ناحیه شمال شرقی آن واقع شده است. فاصله بین این دو کوه که به مسعی معروف است، حدود ۳۹۴.۵ متر می‌باشد. در گذشته، این دو کوه بزرگ‌تر و بلندتر بودند، اما به تدریج و به دلیل توسعه مسجد الحرام، از حجم و ارتفاع آن‌ها کاسته شده است. در حال حاضر، ارتفاع کوه صفا حدود هشت متر است. همچنین، از مروه تنها بخش کمی باقی مانده که در سال ۱۳۷۴ هجری شمسی به منظور گسترش محدوده سعی‌کنندگان، آن را نیز برداشتند و در انتهای آن دری به بیرون باز کرده‌اند، به طوری که تنها نشانه‌ای از مروه باقی مانده است.

لغت نامه دهخدا

صفا. [ص َ ] ( ع مص ) روشنی. ( منتهی الارب ). صافی شدن. ( مصادرزوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). پاک و بی غش و بی کدورت شدن. ( غیاث اللغات ). || ( اِمص ) پاکیزگی. ( دهار ). پاکی. مقابل کدورت، مقابل تیرگی

فرهنگ فارسی

لواسانی ( میرزا ) علی محمد دانشمند و شاعر ایرانی دوره اواخر ناصر الدین شاه قاجار( قر. ۱۳ ه. ). وی برادر کهتر میرزا محمد جعفر حکیم الهی و پسر میرزا حسنعلی است و خاندان و بفضل و کمال مشهور و نزد سلاطین افشاریه و قاجاریه بعزت موصوف بوده اند. صفا در آغاز شباب بتحصیل کمالات کوشیده و علاوه بر کسب علوم در حسن خط استاد مسلم رمان خویش بود. او مدتها در تهران و کرمان اقامت گزید و بکسب معرفت پرداخت.
۱ - ( مصدر ) صافی شدن پاک و بی غش و بی کدورت شدن. ۲ - ( اسم ) پاکیزگی مقابل کدورت تیرگی. یا از صفائ افتادن. بی رونق شدن. یا صفائ ذهن. استعداد نفس آدمی برای استخراج امر مطلوب. ۳ - خلوص یکرنگی صمیمیت. ۴ - تمییزی نظافت. ۵ - طراوت. ۶ - آشتی صلح. ۷ - تفرج تماشا. ۸ - ( اسم ) یکی از گوشه های شور.
لقب شمعون است که پطرس تفسیر فرموده و آن کلمه یونانی است بمعنی سنگ

فرهنگ اسم ها

اسم: صفا (دختر، پسر) (عربی) (هنری) (تلفظ: safā) (فارسی: صفا) (انگلیسی: safa)
معنی: صمیمیت، یکرنگی، پاکی، داشتن رفتار و کرداری همراه با دوستی و صمیمیت، خلوص و صمیمیت، ( اَعلام ) نام جایی در مکه در دامنه ی کوه ابوقبیس که حاجیان سعی خود را در آنجا تکمیل می کنند، ( در عرفان ) پاکی در برابر کدورت را می گویند در اصطلاح یعنی پاکی طبع از زنگار کدورت و دوری از مذمومات، خلوص، نام یکی از گوشه های موسیقی ایرانی، نام کوهی در مکه

جملاتی از کلمه صفا

هم از روزِ ازل بنموده ایزد صفاتش را یک از دیگر نکوتر
دلت از جور ما گر تیره گردد به امید صفا میسوز و می ساز
همچون زمین زمین مراد تو اصل بر چون آب آب دولت تو مایه صفا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم