شقشقه

واژه شقشقه در زبان فارسی به طور کلی به معنای صدای خاصی است که برخی از حیوانات، به ویژه شترها و پرندگان، هنگام هیجان یا در شرایط خاص از خود تولید می‌کنند.

بانگ کردن شتر: 

شترها معمولاً هنگام هیجان، ترس یا در شرایط اجتماعی خاص، صدای خاصی تولید می‌کنند که به آن شقشقه می‌گویند. این صدا می‌تواند نشانه‌ای از احساسات مختلف شتر باشد و در مواقعی که شترها در حال برقراری ارتباط با یکدیگر هستند، شنیده می‌شود.

بانگ کردن پرنده: 

در مورد پرندگان نیز، شقشقه به صدای خاصی اشاره دارد که برخی از گونه‌های پرندگان هنگام جلب توجه یا در شرایط اجتماعی خاص تولید می‌کنند. این صداها می‌توانند به عنوان علامت هشدار یا ابراز وجود در میان پرندگان عمل کنند.

لغت نامه دهخدا

( شقشقة ) شقشقة. [ ش َ ش َ ق َ ] ( ع مص ) بانگ کردن شتر نر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( از غیاث ) ( از اقرب الموارد ). || آواز کردن گنجشک. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( ازمهذب الاسماء ) ( المصادر زوزنی ) ( از اقرب الموارد ).
شقشقة. [ ش ِ ش ِ ق َ ] ( ع اِ ) شقشقه. شُش مانندی که شتر در وقت بانگ و مستی از دهان بیرون آرد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( مهذب الاسماء ) ( از اقرب الموارد ). ج، شقاشق. عَلِکة. قُراقِرة. قَرْقارة. لهات شتر. لفج. ذات الشام. دبه. لفجن. ( یادداشت مؤلف ). آنچه شتر از گلو برآرد مانند سلی. ( السامی فی الاسامی ): هدیر، هدر، تهدیر؛ بانگ کردن شتر بی شقشقة. ( منتهی الارب ).
|| فصیح و شریف. گویند: فلان شقشقة قومه؛ ای شریفهم و فصیحهم. ( از اقرب الموارد ). و یقال للفصیح: هدر شقشقته. ( اقرب الموارد ). || مجازاً، زبان. ج، شقاشق. ( یادداشت مؤلف ).
- ذوشقشقة؛ خطیب. ( مهذب الاسماء ) ( ناظم الاطباء ). سخت زبان آور و بلندآواز. ( یادداشت مؤلف ).
|| بانگ شتر نر و گنجشک در گشنی. ( یادداشت مؤلف ). بانگ بنجشگ. ( مهذب الاسماء ).

فرهنگ معین

(شَ شَ قَ یا ق ِ ) [ ع. شقشقة ] (مص ل. ) بانگ کردن شتر.
(شِ شِ قِ یا قَ ) [ ع. شقشقة ] (اِ. ) چیزی مانند ریه که شتر هنگام هیجان از دهان خود خارج می کند. ج. شقاشق.

فرهنگ عمید

۱. بانگ کردن شتر.
۲. بانگ کردن پرنده.
چیزی مانند ریه که شتر هنگام هیجان و مستی و بانگ کردن از دهان خود خارج می کند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) چیزی مانند ریه که شتر در هنگام هیجان از دهان خود خارج کند جمع: شقاشق.

جملاتی از کلمه شقشقه

به گربزی کف نفط و سر بزی شیرو به خشک ریشهٔ یونان و شقشقه داراب
و یا چو شقشقه بختیان بازل صعب که از دهان بدر آورده در قحط رجال
چون ناقةاللّه از درون آورد بیرون شقشقه عشاق مست ذوفنون رستند خوش از تفرقه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم