رتبه

رتبه به موقعیت یا جایگاه یک وب‌سایت در نتایج موتورهای جستجو اشاره دارد. این جایگاه به عوامل متعددی مانند کیفیت محتوا، بک‌لینک‌ها و تجربه کاربری بستگی دارد. اهمیت آن به این دلیل است که هرچه رتبه یک سایت بالاتر باشد، احتمال بیشتری دارد که بازدیدکنندگان بیشتری جذب کند. در نتیجه، بهبود آن می‌تواند منجر به افزایش ترافیک و در نهایت افزایش فروش و درآمد شود. برای بهبود رتبه یک وب‌سایت، باید بر روی سئو داخلی و خارجی تمرکز کنید. این شامل بهینه‌سازی محتوا، استفاده از کلمات کلیدی مرتبط، بهبود سرعت بارگذاری صفحات و ایجاد بک‌لینک‌های باکیفیت است. همچنین، باید به تجربه کاربری توجه کنید و اطمینان حاصل کنید که وب‌سایت شما برای دستگاه‌های مختلف بهینه شده است. در نهایت، تولید محتوای ارزشمند و مفید نیز می‌تواند تأثیر مثبتی بر رتبه‌تان داشته باشد.

لغت نامه دهخدا

رتبه. [ رُ ب َ / ب ِ ] ( از ع، اِ )رتبت. رتبة. پایه. ( منتهی الارب ). پایه. مرتبه. ( صراح اللغة ). قدر و منزلت و جاه. ( از شعوری ج 2 ورق 26 ). درجه و طبقه و مرتبه و پایه و جاه و شأن و منزلت و منصب و مقام. ( ناظم الاطباء ). پایگاه. رتبت: این فصل از تاریخ مسبوق است بر آنچه گذشت در ذکر، لیکن در رتبه سابق است. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 89 ).
در رتبه مساوات بود عالم را
در دایره هیچ نقطه را بیشی نیست.اوحدی.گربه گفتار توان رتبه کردار گرفت
صائب از خوش سخنان خامه من در پیش است.صائب.در اواخر زمان شاه سلطان حسین میر محمدباقر نام فاضلی باآنکه در فضیلت از آقا جمال همعصر خود کمتر بود به رتبه ٔملاباشیگری سرافراز.... ( تذکرةالملوک چ دبیرسیاقی ص 2 ). اما ولات در مرتبه منصب و اعتبار زیاده از بیگلیربیگیان میباشند و رتبه بیگلیربیگیان زیاده بر خوانین. ( تذکرةالملوک ص 4 ). و امراء هر یک به ترتیب موافق رتبه منصب خود در کشیکخانه بدستور مجلس بهشت آیین درپهلوی یکدیگر می نشینند. ( تذکرةالملوک ص 7 ).
- رتبه علیا؛ مقام و مرتبه بلند و جاه و جلال. ( ناظم الاطباء ).
- عیسی رتبگان؛ پیروان حضرت عیسی. ( ناظم الاطباء ).
|| لیاقت و بزرگواری و عظمت و وقار. ( ناظم الاطباء ). || اشل. پایه. در عرف قوانین استخدامی عبارتست از اینکه حداقل و حداکثر حقوق و دستمزدی را که کارمندان ادارات و دستگاههای مختلف دولتی در تمام مدت خدمت می گیرند به چند قسمت یاگروه ( در ایران به 9 یا 10 یا 11 قسمت ) می کنند و هریک را رتبه گویند. ارتقاء از رتبه ای به رتبه ای دیگراز روی سابقه خدمت و ارزش تحصیلی است و نیز رتبه بیشتر شرط ارتقاء به شغل و مقام برتر میباشد. در دستگاههای دولتی رتبه های معمول به شرح زیر بوده است: 1- رتبه های اداری از 1 تا 9 ( که هر کدام سه مرحله حداقل و حدوسط و حداکثر دارد ) مخصوص اعضای اداری دستگاههای دولتی. 2- رتبه های قضایی از 1 تا 11 مخصوص قاضیان دادگستری. 3- رتبه های پزشکی ( پزشک یکمی و پزشک دومی ) هر یک از 1 تا 9 مخصوص پزشکان سازمانهای بهداشتی و درمانی دولتی. 4- رتبه های پزشکیاری ( یا بهیاری ) از 1 تا 9 مخصوص پزشکیاران یا معین پزشکان سازمانهای بهداشتی و درمانی دولتی. 5- رتبه های استادی از 1 تا 10 مخصوص استادان دانشگاهها و مدارس عالی. 6- رتبه های دانشیاری از 1 تا 10 ویژه دانشیاران دانشگاه یا مدارس عالی. 7- رتبه های دبیری از 1 تا 10 مخصوص دبیران و معلمان فرهنگ که بیشتر بکار تدریس در مدارس متوسطه مشغول میباشند. 8- رتبه های آموزگاری ویژه آموزگاران فرهنگ که در مدارس ابتدائی خدمت می کنند و بیشتر دیپلمه میباشند. 9- رتبه های کمک آموزگاری ویژه معلمان فرهنگ که در مدارس ابتدایی تدریس می کنند ولی دیپلم متوسطه ندارند.

فرهنگ معین

(رُ بَ یا بِ ) [ ع. رتبة ] (اِ. ) ۱ - درجه، منزلت، مقام. ۲ - درجه ای از درجات اداری، فرهنگی، قضایی یا نظامی که حقوق ماهیانه خاص به حساب آن تعلق می گیرد. اشل، پایه. ج. رتب.

فرهنگ عمید

پایه، مقام، درجه، منزلت.

فرهنگ فارسی

رتبت، پایه، مقام، درجه، منزلت، رتب جمع
( اسم ) ۱ - درجه مرتبه پایگاه منزلت مقام. ۲ - درجهای از درجات اداری فرهنگی قضایی یا نظامی که حقوق ماهیانه خاصی بصاحب آن تعلق گیرد اشل پایه جمع رتب.
زمین بلند و بر آمده و سنگها نزدیک بهم افتاده بعضی از بعضی.

فرهنگستان زبان و ادب

{rank} [زیست شناسی] هریک از سطوح رسمی در سازگان های رده بندی موجودات زنده

جملاتی از کلمه رتبه

در مدح علی که ایزدش گفت در رتبه تو هشتمین امامی
شاهنامه هست بی‌اغراق قرآن عجم رتبهٔ دانای طوسی‌، رتبهٔ پیغمبری
گل مرتبه عارض جانانه نگیرد جای لب ساقی لب پیمانه نگیرد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم