مصلوب به معنای شخصی است که بر روی صلیب به دار آویخته شده است. این واژه بهویژه در متون مذهبی مسیحی مورد استفاده قرار میگیرد، جایی که به مصلوب شدن عیسی مسیح اشاره دارد. در این زمینه، این اصطلاح به عنوان یک عمل قربانی و نجاتدهنده تلقی میشود و در آموزههای مسیحیت معنای عمیقتری دارد. مصلوب شدن عیسی مسیح نتیجهای از تنشهای اجتماعی، سیاسی و مذهبی زمانه او بود. او به عنوان یک رهبر معنوی و مصلح اجتماعی به چالشهای موجود در جامعه یهودی و رومی پاسخ میداد. این چالشها و آموزههای او باعث شد تا برخی از مقامات مذهبی و سیاسی به او اعتراض کنند و در نهایت به مصلوب شدن او منجر شد.
مصلوب
لغت نامه دهخدا
مصلوب. [ م َ ] ( ع ص ) بردارکشیده شده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). آویخته. درآویخته. برآویخته. بیاویخته. به چلیپا برکرده. به چلیپا برزده. بردارزده. بردارکشیده. بردارشده.دارزده. به دارکشیده. ( یادداشت مؤلف ). || سخت تب زده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).
- مصلوب شدن؛ به دار آویخته شدن. آویخته گشتن. بر دار کشیده شدن.
- مصلوب کردن؛ به دار آویختن. بر دار زدن. آویختن.
فرهنگ معین
(مَ ) [ ع. ] (اِمف. ) به صلیب کشیده شده، به دار آویخته.
فرهنگ عمید
به دارآویخته شده.
فرهنگ فارسی
بدار آویخته شده
(اسم ) بردار کشیده شده بدار آویخته جمع: مصلوبین.
جمله سازی با مصلوب
💡 ولیت بادا در روضهٔ بقا ساکن عدوت بادا بر شارع فنا مصلوب
💡 چون بقول اوست مصلوب جهود پس مرورا امن کی تاند نمود