کلمهی «رویینه» در فارسی به معنای سخت، محکم و مقاوم است و معمولاً برای توصیف اشیاء یا افرادی به کار میرود که توانایی مقاومت در برابر فشار، ضربه یا سختیها را دارند. در ادبیات، «رویینهدل» یا «رویینهتن» به افراد شجاع، مقاوم و استوار اشاره دارد که در برابر مشکلات یا سختیهای زندگی تسلیم نمیشوند. در مکالمات روزمره نیز ممکن است برای بیان مقاومت جسمی یا روحی افراد استفاده شود، هرچند کاربرد آن کمتر رایج است. این کلمه با واژههایی مانند مقاوم، محکم، استوار، سخت و پایدار هممعنی است. در علوم طبیعی و فنی نیز میتوان این واژه را برای مواد سخت و مقاوم به کار برد. به طور کلی، «رویینه» مفهومی است که هم مقاومت فیزیکی و هم استقامت اخلاقی یا روانی را در ذهن تداعی میکند و بیانگر توانایی ایستادگی در برابر فشارها و سختیها است.
رویینه
لغت نامه دهخدا
ز رویینه آلت به خروارها
ز سیمینه چندان که انبارها.اسدی.رجوع به رویین شود. || برنجین. ( ناظم الاطباء ).
- رویینه استخوان؛ که استخوان محکم و استواری دارد. که ستون و بنیاد آن استوار است:
ای پیکر منور محرور خون چکان
ثعبان آتشین دم و رویینه استخوان.خواجوی کرمانی.- رویینه طاس؛ طاس رویین. طاس که از روی یا برنج ساخته شود:
ز بس شورش برق رویینه طاس
به گردون گردان درآمد هراس.نظامی.- رویینه کاس؛ دارای کاسه رویین. که کاسه آن از روی یا برنج باشد:
خروشیدن کوس رویینه کاس
نیوشنده را داد بر جان هراس.نظامی.- رویینه کوس؛ کوس که از روی کرده باشند:
زدند از بر پیل رویینه کوس
جهان شد ز گرد سپه آبنوس.فردوسی.
فرهنگ معین
فرهنگ فارسی
هر چیز که از روی ساخته شده باشد
دانشنامه آزاد فارسی
یکی از چند گیاه چندساله، بلند، و پربرگ امریکای شمالی، از خانوادۀ مرکبان، جنس Solidago. خوشه های گل آن از تعداد زیادی گل های زرد کوچک یا گلچه، تشکیل شده است. از این جنس یک گونۀ خودروی علفی چندساله و جنگل روی، و چند گونۀ وارداتی زینتی در ایران یافت می شود.
جمله سازی با رویینه
بدلش اندرون بانگ رویینه خم که آید ز ره رخش پولاد سم
اینکه در شهنامهها آوردهاند رستم و رویینهتن اسفندیار
ببسته ابر پیل رویینه خم زمین گشت پوشیده از نعل و سم
ببردند پیلان و رویینه خم همان تاج زرین و زرین علم
همی برخروشید و افشاند دم همی بر زمین کوفت رویینه سم
حکیمان رومی شدند انجمن یکی گفت کای پیل رویینه تن