یونجه

یونجه

گیاهی چندساله از خانواده باقلاییان است. این گیاه در بسیاری از کشورهای جهان به عنوان یک محصول علوفه‌ای مهم کشت می‌شود و برای چرای دام، تولید نوع خشک آن، سیلاژ و کود سبز مورد استفاده قرار می‌گیرد. بومی مناطق معتدل است و دست‌کم از دوران یونان و روم باستان برای تغذیه دام‌ها کشت می‌شده است. این گیاه از دولپه‌ای‌ها و گیاهان گلدار است و در راسته باقلاسانان و خانواده باقلاییان طبقه‌بندی می‌شود. انواع، واریته‌ها و نژادهای مختلف یونجه متعلق به سرده یونجه هستند. انواع مختلفی از یونجه در مناطق مختلف کشت می‌شود. گیاهی دائمی با ریشه‌ای راست و مستقیم است. همزمان با پیدایش ریشه اولیه، قسمت هیپوکوتیل در زیر سطح خاک قرار می‌گیرد و با طویل شدن زیر لپه، باعث جوانه زدن و خارج شدن از سطح خاک می‌شود. نوع جوانه زده در این مرحله نسبت به آب بیش از اندازه، کمبود آب، شوری خاک یا سله بستن سطح خاک حساسیت ویژه‌ای نشان می‌دهد. اگر در این مرحله سطح خاک سله ببندد، زیر لپه که به صورت قوسی در زیر سطح خاک قرار گرفته است، نمی‌تواند به آسانی سطح خاک را بشکافد و از آن خارج شود. چنانچه زیر لپه یونجه بتواند از سطح خاک خارج شود، نوع جوانه زده فقط دارای دو لپه یا کوتیلدون است که به صورت برگ‌های متورم دیده می‌شوند. این برگ اولیه ساده و معمولاً قلبی‌شکل است و شباهتی به برگ‌های اصلی آن ندارد.

لغت نامه دهخدا

یونجه. [ یُن ْ ج َ / ج ِ ] ( اِ ) ینجه. اسفست. اسپست. آسپست. رطبة. قت. فصفصة. برسیم. گیاهی تر و سبز که تخم آن را می کارند و برای تعلیف اغنام و احشام به کار می رود. ( یادداشت مؤلف ). یونچقه. گیاهی که اسبان را فربه کند. ( فرهنگ رشیدی ). اسپست. فسفسه. ( برهان ). این لغت که در این چند قرن اخیر در زبان فارسی راه یافته در ترکی جغتایی «یونوچکه » و در عثمانی «یوندزه » خوانده شده و به معنی تره و علف سبز گرفته شده است. در این زبانها هم این لغت قدیم نیست. برخی نوشته اند کلمه ترکی «یونجه » از «یونت » که به معنی «اسب » است ترکیب یافته ( یونت در ترکی جغتایی و عثمانی به معنی اسب و مادیان است ) و معلوم نیست این وجه اشتقاق صحیح باشد.( هرمزدنامه نگارش پورداود ص 3 ). یونجه گیاهی است پایا از تیره پروانه واران واز دسته شبدرها که برگهایش دارای تقسیمات سه تایی می باشند. گلهایش غالباً بنفش رنگ و کوچک و گاهی زردرنگ است و گل آذینش خوشه ای است. معمولاً یونجه بین 4 تا 10 سال در زمینی که کشت می شود می ماند و هر دفعه آن رادرو کنند مجدداً رشد می کند و به طور معمول هر سال 4 تا 5 مرتبه می شود آن را درو کرد. اسپست. سبست. سبیس.اسپیستا. برسیم حجازی. قضب. ینجه. یونجه معمولی.
- زکام یونجه؛ در اصطلاح پزشکی، گونه ای زکام که دراثر حساسیت نسبت به گرده گیاهان مختلف ( خصوصاً گیاهان تیره گندمیان و یا پروانه واران و غیره ) ایجاد می شود و در حقیقت یک نوع زکام دراثر حساسیت است. زکام علوفه. زکام براثر حساسیت.
- یونجه باغی؛ اسم رطبه است. ( تحفه حکیم مؤمن ).
- یونجه رازکی؛ گونه ای یونجه که دوساله است و ساقه اش روی زمین می خوابد و در اراضی رسی خوب می روید. این گونه یونجه پیش رس است و زودتر از اقسام دیگر یونجه رشد می کند و گلهایش زردرنگ و خیلی کوچکند و گل آذینش سنبله ای است.
- یونجه زرد؛ یکی از گونه های یونجه که دارای گلهای زرد لیمویی است.
- یونجه شنی؛ گونه ای از یونجه که دورگه است و از آمیزش دو گونه یونجه زرد و یونجه معمولی حاصل شده است. گلهایش ممکن است زرد یا سبز روشن و یا بنفش باشند و چنانکه از اسمش پیداست در اراضی شنی کشت می شود و 3 تا 6 سال می ماند و در زمینهای خوب می تواند سالی دو بار محصول بدهد ولی معمولاً بیش از یک بار در سال قابل درو نیست.
- یونجه صحرایی؛ اسم ترکی و فارسی فصفصه است. ( تحفه حکیم مؤمن ). رجوع به فصفصه شود.

فرهنگ معین

(یُ جِ ) [ تر. ] (اِ. ) گیاهی است از نوع اسپرس که خوراک چهارپایان است.

فرهنگ عمید

گیاهی با ساقه های بلند، برگچه های نازک، و گل های بنفش که به مصرف خوراک چهارپایان می رسد، اسپرس، اسپست.

فرهنگ فارسی

کلمه ترکی، اسپرس، اسپست، گیاهی که بمصرف خوراک چهارپایان میرسد
(اسم ) گیاهی پایاازتیر. پروانهواران و از دست. شبدرها که برگهایش دارای تقسیمات سهتایی میباشند یعنی هربرگ شامل سه برگچهاست گلهایش غالبا بنفش رنگ و کوچک و گاهی زردرنگ است وگل آذینش خوشهای است.میوهاش نام وسمی پیچ خوردهاست.این گیاه از علفهای بسیارمرغوب مراتع است و خوراک بسیارخوبی جهت دام هااست بهمین جهت بمقدار زیاد آنرا کشت میکنند بهترین زمین برای کشت یونجه زمینهای شنی رسی آهک دار است معمولایونجه بین ۴ تا ۱٠ سال درزمینی که کشت میشود میماند و هر دفعه آنرا درو کنند مجددا رشد میکند و بطور معمول هرسال ۴ تا ۵ مرتبه میشود آنرادرورکرد. تخم های یونجه که بمنظور بذرکاری مورداستفاده واقع میشوند نباید بیش از دو سال مانده باشند و ضمنا باید رنگ آنها قهوهای روشن باشد زیرا تخم های تیره رنگ کهنه شدهاند وقو. زیر رااز دست دادهانداین گیاه دراکثرنقاط دنیاکشت میشودوبخوب رشدمیکندترکیب شیمیایی این گیاه درساقه های جوان ( قبل ازگل دادن ) وساقه های مسن (بعداز گل دادن ) فرق میکنددر گیاه جوان مقدارمواد پروتیدی زیادتر وبرعکس سلولز وگلوسیدهای آن کمتراز گیاه مسناست. پروتئین های موجود دراین گیاه عبارتنداز لیزین آرژینین هیستیدین آدنین آسپاراژین سیستین وغیره یونجه ازلحاظ دارا بودن مواد ازته و ویتامین های متعدد وهمچنین دارابودن مواد آهکی فراوان درمعالج. مرض راشی تیسم و رشد و نمو اطفال اثرات نیکویی دارد. یونجه بوصرت خام و یا پخته دراغذیه مصرف اختیار میشود یکی از طرق استفاده از یونجه آنست که گیاه خشک شده را بمقدار ۳٠٠ گرم کنندو در یک لیتر آب بجوشانند بحدی که مایع به نصف تقلیل یابد سپس آنرا با فشار صاف کنند و با افزودن ۹٠٠ گرم قند بصورت شربت غلیظی در آورند مقدارمصرف روزان. شربت حاصل معادل ۲٠٠ تا ۳٠٠ گرم در روز بصورت مخلوطی باکمی آب میباشد.یونجه اگربحالت تازه مصرف شود بایدبمقدارکم باشد خصوصا موقعیکه تاز. آن بمصرف تغذی. دام ها میرسد زیرا براثر تخمیر تدریجی که حاصل میکند موجب نفخ زیادمعده وهلاکت آنهامیشود وبعلاوه ساپونین موجود درگیاه نیزمنشا عوارض واختلالات میگردد ازاینجهت درغذای روزانه جزئ سبزیهای خوراکی ویادرسالاد در مصرف آن بایستی امساک کرد و بهتراست بصورت پختهشده مصرف شود

دانشنامه آزاد فارسی

(یا: اِسپست) گیاهانی علفی و به ندرت پایا از جنس Medicago، متعلق به تیرۀ پروانه آسایان. برگ های این گیاهان سه برگچه ای با گوشوارک پیوسته به دُم برگ، کاسۀ گل آن ها کوتاه و پنج دندانه ای، و میوۀ نیامشان پُر از دانه است. از این جنس، بیش از چهارده گونه در بیشتر نقاط ایران می روید. پرورش انواع آن برای تهیۀ علوفه برای چهارپایان و اسب های سلطنتی از زمان های بسیار قدیم در ایران معمول بوده است. گل های اسپست دارای ارزش فراوانی در تولید عسل اند. همچنین، این گیاهان به سبب دارابودن ویتامین ها و برخی مواد مؤثر دیگر، برای رشد کودکان و درمان برخی امراض مؤثرند.

ویکی واژه

(گیاهی): گیاهی علفی و چند ساله با ریشه‌ای بسیار عمیق و برگ‌هایی با سه برگچهٔ بیضی شکل برنگ سبز تیره و تقریباً بی‌کرک و نوک‌تیز، گل‌های سنبله‌ای برنگ بنفش تیره یا آبی روشن که بیشتر بصورت علوفه مصرف میشود و بعضی از انواع آن خواص دارویی دارد. یونجه ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش یون - جهَ قابل تجزیه باشد؛ که به معنی کندَن یا قابل چیدن بوسیله پنجه دست بوده است.
گیاهی است از نوع اسپرس که خوراک چهارپایان بویژه اسب است. یونجه را یونانیان باستان علف مادی می‌نامیدند. در قرن هشتم پیش از میلاد، در میانرودان (بین‌النهرین) کشور بابل باستان، یونجه را به نام مادی اسپست به معنی خوراک اسب می‌خواندند.

جمله سازی با یونجه

می دهد یونجه به من جای پنیر من گرفتم تو نگیر
چون چاره اش آسان، دو سه من یونجه تر بود دیدی چه خبر بود
یارب «وحید ملک» چرا می‌خورد پلو؟ گر کاه و یونجه است، به دنیا طعام خر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال اعداد فال اعداد فال تاروت فال تاروت فال مکعب فال مکعب