عدس

عدس

عدس یک نوع حبوبات است که به خانواده‌ی لوبیاها تعلق دارد. این گیاه به طور خاص به خاطر دانه‌های کوچک و مغذی‌اش شناخته می‌شود و یکی از منابع مهم پروتئین گیاهی به شمار می‌آید.

انواع

سبز: این نوع دارای رنگ سبز و طعمی ملایم است و در تهیه سوپ‌ها، سالادها و خورش‌ها استفاده می‌شود.

قهوه‌ای: این نوع نیز از محبوب‌ترین انواع عدس است و در پخت و پز به کار می‌رود. دانه‌های آن قهوه‌ای رنگ و طعمی مشابه نوع سبز دارند.

قرمز: این نوع به سرعت پخته می‌شود و در تهیه خورش‌ها، سوپ‌ها و پوره‌ها استفاده می‌شود. رنگ قرمز آن به دلیل وجود آنتی‌اکسیدان‌هاست.

سیاه: این نوع به نام لبلب نیز شناخته می‌شود و دانه‌های کوچکی دارد. طعم آن کمی متفاوت و خاص است.

خواص و مزایا

منبع غنی پروتئین: عدس یکی از بهترین منابع پروتئین گیاهی است و می‌تواند به عنوان جایگزینی برای گوشت در رژیم‌های غذایی گیاه‌خواری و وگانیسم استفاده شود.

فیبر بالا: حاوی فیبر زیادی است که به بهبود عملکرد دستگاه گوارش کمک می‌کند و می‌تواند در کنترل قند خون و کاهش کلسترول مؤثر باشد.

ویتامین‌ها و مواد معدنی: حاوی ویتامین‌ها و مواد معدنی مختلفی از جمله آهن، فولات، منگنز و پتاسیم است.

کم کالری: یک ماده غذایی کم کالری است و می‌تواند در رژیم‌های کاهش وزن به عنوان یک گزینه سالم و مغذی استفاده شود.

نحوه مصرف

عدس به صورت‌های مختلفی در آشپزی مورد استفاده قرار می‌گیرد. می‌توان آن را در سوپ‌ها، خورش‌ها، سالادها، پوره‌ها و حتی به عنوان یک ماده اولیه در تهیه همبرگرهای گیاهی به کار برد.

لغت نامه دهخدا

عدس. [ ع َ ] ( ع مص ) خدمت کردن. ( منتهی الارب ) ( از قطر المحیط ) ( از اقرب الموارد )( آنندراج ). || رفتن در زمین. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || چرانیدن شتران را. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).عَدَس المال َ؛ رعاه. ( قطرالمحیط ). || زده گردیدن مرد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || زجر کردن استر را به لفظ عدس. ( منتهی الارب ) ( ازاقرب الموارد ) ( قطرالمحیط ). || بردن مرگ کسی را. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || سخت پاسپر کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). عَدَس الشی ٔ؛ وطئه کثیراً. ( قطرالمحیط ). || سپردن. || کوشیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || ( اِ ) حدس. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).
عدس. [ ع َ دَ ] ( ع اِ ) نرسک. ( منتهی الارب ). دانه ای است که قسمی از آن بیابانی است و خرد و مایل بگردی و قسمی بستانی است و پهن. ( از اقرب الموارد ) ( از قطرالمحیط ). در ترجمه صیدنه است که در پارسی آن را نرسک گویند و به هندی مسوری گویند، ارجانی گوید: سرد است در دو درجه اول و خشگ است در دو درجه و جرم او قابض است هر طبیعت را وخون را غلیظ گرداند و سیلان خون را قطع کند و ادرار بول را که از حرارت باشد. و دمش دهان را سود دارد و به معده و جمله اعضاء عصبی نیک باشد، و چشم را تاریک گرداند و بیماریهای سودائی را تقویت دهد و آبی که عدس را در او بجوشانند و بخورند اطلاق شکم آرد. ( از ترجمه صیدنه ابوریحان ). در تحفه است که آن را به فارسی مرجومک گویند. برّی او کوچک است. ( تحفه ص 181 ).
- عدس جبلی یا عدس کوهی؛ نوعی از عدس است. ( از تحفه حکیم ص 181 ).
عدس. [ ع َ ] ( ع اِ صوت )کلمه ای است که بدان استر را زجر کنند. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از قطر المحیط ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(عَ دَ ) [ ع. ] (اِ. ) گیاهی یک ساله از تیرة پروانه واران، دانه هایش یکی از مواد عالی غذایی است.

فرهنگ عمید

۱. گیاهی بوته ای از خانوادۀ باقلا با گل های سفیدرنگ و برگ های باریک، دانچه، انژه، مرجمک، نسک، بنوسرخ.
۲. دانۀ گرد و محدب این گیاه که مصرف خوراکی دارد.

فرهنگ فارسی

( اسم ) گیاهی است از تیره پروانه واران که یک ساله است و دندانه هایش یکی از مواد عالی غذایی انسان است. برگهای این گیاه دارای ۱٠ تا ۱۴ برگچه دراز کرکدار می باشد گلهایش سفید و دارای لکه های بنفش است. میوه اش حاوی دو دانه و نیامک است. ساقه و برگهای عدس به مصرف علوفه حیوانات می رسد. عدس در اراضی آهکی خوب می روید ولی در اراضی رستی عمل نمی آید. موقع درو عدس وقتیست که میوه های پایین بوته آن شروع به قهوه ای شدن کنند. دانه های عدس محدبالطرفین می باشند بلس مرجمک. یا عدس آبی. گیاهی است از رده تک لپهییها که دارای برگهاو ریشه و گلهای کوچک است و در آبهای راکد می روید و سطح آب ها را از یک ورقه سبز نازک می پوشاند. یا عدس پلو. پلوی که در آن عدس داخل کنند. عدس تلخه. یا عدس تلخه. گیاهی است از تیره سبزی آساها که گیاهی علفی و دارای برگهاب متناوب و مرکب شانه یی است. در حدود ۵٠ گونه از این گیاه شناخته شده که همه در نواحی گرم و معتدل می باشند. این گیاه پایا و دارای ریشه ای طویلی است و ساقه ای بر افراشته دارد که بانشعابات زیاد منقسم شده است. گلهایش سرخ یا صورتی است که دارای آرایش سنبله مخروطی شکل می باشند عدس تلخ عدس مر. یا عدس مر. عدس تلخه.
کلمه ایست که بدان استر را زجر کنند

دانشنامه آزاد فارسی

عدس (lentil)
گیاهی یک ساله و قدیمی، متعلق به جنس Lens، تیره نخودیان. مشابه ماش است. ۱۵ تا ۴۵ سانتی متر رشد می کند و گل هایی سفید، آبی یا ارغوانی دارد. دانه های آن در نیام هایی به طول دو سانتی متر قرار دارند و به فراوانی در غذا مصرف می شوند. عدس فرانسوی خاکستری و عدس مصری قرمز رایج ترین انواع آن اند. از این جنس سه گونه در جنوب، غرب، و شمال غربی ایران می روید.
عدس

جملاتی از کلمه عدس

در روشی جدیدتر موسوم به اکسترنال از لنزی که از جنس کریستال و گونه‌ای پلاستیک است استفاده می‌شود و هنوز نیز کاربرد دارد. در این روش لنز مصنوعی جایگزین عدسی چشم می‌شود.
افراد با فقدان عدسی می‌توانند نور فرابنفش با طول موج ۲۰۰ تا ۳۰۰ نانومتر را که در حالت عادی توسط عدسی جذب می‌شود به شکل نوری آبی-سفید یا بنفش-سفید ببینند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم