گودرزیان

لغت نامه دهخدا

گودرزیان. [ دَ ] ( اِخ ) خانواده گودرز:
ز گودرزیان مهتر و بهتر است
به ایران سپه بر دو بهره سر است.( شاهنامه چ بروخیم ج 2 ص 481 ).

فرهنگ فارسی

خانواده گودرز: [ ز گودرزیان مهتر و بهتر است بایران سپه بر دو بهره سر است. ] ( فردوسی )
خانواد. گودرز

دانشنامه آزاد فارسی

خاندانی پهلوانی و روایی منسوب به گودرز که در خونخواهی سیاوش بارها با تورانیان جنگیدند. با توجه به خاستگاه تاریخی اشکانیان، که همان توران افسانه ای است، گمان می رود که جان مایۀ برخی از داستان های مربوط به گودرزیان رویدادهای تاریخی مربوط به دوران اشکانیان بوده باشد. سرسلسلۀ این خاندان گَشواد زرین کلاه است که از پهلوانان دورۀ فریدون بود. معروف ترین چهره های روایی این خاندان عبارت اند از گودرز و پسرانش (بهرام، رهام، شیدوش، گیو، هجیر) و بیژن پسر گیو. گودرز و گیو و بیژن شاید از شاهان اشکانی بوده باشند.

ویکی واژه

منسوب به خاندان گودرز یکی از چند تیره و تبار ایرانی و مالک سرزمین اختصاصی. ازان نامداران گودرزیان..... که از کینه جستن سرآمد زمان

جمله سازی با گودرزیان

زمین گل شد از خون گودرزیان نجویی جز از رنج و راه زیان
همان خون پرمایه گودرزیان که بفزود چندین زیان بر زیان
عنان کرد پیچان براه گریز برآمد ز گودرزیان رستخیز
ز گودرزیان ما بدوییم شاد مرا زو نکردی بلب هیچ یاد
نبینم ز خودکامه گودرزیان مگر آنک دارد سپه را زیان
ز گودرزیان آن کجا مهترند بدان رزمگاهت همه بی‌سرند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال مکعب فال مکعب فال عشقی فال عشقی استخاره کن استخاره کن