گزارشگر

گزارشگر، یا گزارش‌نگار نوعی خبرنگار است که به تحقیق در مورد موضوعات مختلف پرداخته و اطلاعات به‌دست‌آمده را از طریق رسانه‌های گروهی یا شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کند. گزارش‌ها می‌توانند به صورت رادیویی، تلویزیونی یا نوشتاری ارائه شوند و در مطبوعات، خبرگزاری‌ها، پایگاه‌های خبری و تحلیلی، و همچنین شبکه‌های اجتماعی منتشر گردند. گزارشگران برای جمع‌آوری اطلاعات از منابع مختلفی استفاده می‌کنند، از جمله اطلاعات منتشر شده در روزنامه‌ها، حضور در صحنه حوادث، انجام مصاحبه با افراد، و مراجعه به پرونده‌های عمومی. این اطلاعات به شکل گزارش در اختیار رسانه‌ها قرار می‌گیرد. یک گزارشگر بیشتر وقت خود را در اتاق خبر، به عنوان ناظر و شاهد حوادث، یا در حال مصاحبه با افراد سپری می‌کند.

لغت نامه دهخدا

گزارشگر. [ گ ُ رِ گ َ ] ( ص مرکب ) ( از: گزارش + گر، پسوند شغل ) ( حاشیه برهان چ معین ). معبر وتعبیرکننده خواب. ( برهان ) ( آنندراج ). || اداکننده. شرح کننده. تفسیرکننده. مفسر:
چارگوهر به سعی هفت اختر
شده بیرنگ را گزارشگر.سنایی.گزارشگر دفتر خسروان
چنین کردمهد گزارش روان.نظامی.|| آورنده. || برنده. || قبول کننده. ( برهان ) ( آنندراج ).

فرهنگ معین

( ~. گَ )(ص فا. )شرح دهنده، مخبر، خبرنگار.

فرهنگ عمید

۱. گزارش دهنده.
۲. مورخ.
۳. [قدیمی] تعبیر کنندۀ خواب.
۴. [قدیمی] طرح کننده، طراح.

فرهنگ فارسی

گزارش دهنده، مورخ، به معنی تعبیرکننده خواب هم گفته اند
( صفت ) ۱ - بیان کننده اظهار کننده. ۲ - شرح کننده مفسر: گزارشگر کارگاه سخن چنین گوید از موبدان کهن. ( نظامی ) ۳ - طرح کننده ( نقاشی ) طراح: سخن را گزارشگر نقشبند چنین نقش بر زد بچینی پرند. ( شرفنام. نظامی )

ویکی واژه

[gozareshgær]
شرح دهنده، مخبر، خبرنگار.

جملاتی از کلمه گزارشگر

سخن را گزارشگر نقشبند چنین نقش بر زد به چینی پرند
چار گوهر به سعی هفت اختر شده بیرنگ را گزارشگر
گزارشگر دفتر خسروان چنین کرد مهد گزارش روان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم