گرداننده

گرداننده

گرداننده در زبان فارسی به معنای کسی است که چیزی را می‌چرخاند، هدایت می‌کند یا به حرکت درمی‌آورد.

تعریف لغوی:

این اصطلاح از ریشه گرداندن به معنای چرخاندن، حرکت دادن یا هدایت کردن گرفته شده است. این واژه می‌تواند به اشیاء، افراد یا فرآیندها اشاره کند که به نوعی در حال چرخش یا حرکت هستند.

کاربرد در صنایع و تکنولوژی:

در زمینه‌های صنعتی و تکنولوژیکی، گرداننده به دستگاه‌ها یا قطعاتی اشاره دارد که وظیفه چرخش یا حرکت را بر عهده دارند. به عنوان مثال، در ماشین‌آلات، گرداننده می‌تواند به موتور یا مکانیزم‌هایی اشاره کند که انرژی را به حرکت تبدیل می‌کنند.

کاربرد در مدیریت و رهبری:

در زمینه‌های اجتماعی و سازمانی، گرداننده به فردی اطلاق می‌شود که نقش رهبری و هدایت را در یک گروه یا سازمان ایفا می‌کند. این فرد ممکن است مسئول برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری و سازماندهی فعالیت‌ها باشد و بر رفتار و عملکرد دیگر اعضای گروه تأثیر بگذارد.

مفاهیم مرتبط:

واژه‌های مرتبط با این اصطلاح شامل مدیر، رهبر، سازمان‌دهنده و چرخاننده هستند که همه به نوعی به مفهوم هدایت و کنترل اشاره دارند.

لغت نامه دهخدا

گرداننده. [ گ َ ن َن ْ دَ / دِ ]( نف ) آنکه میگرداند. مقلب. محول. مدبر:
بلی در طبع هر داننده ای هست
که با گردنده گرداننده ای هست.نظامی.بی تکلف پیش هر داننده هست
آنکه با گردنده گرداننده هست.مولوی.

فرهنگ معین

(گَ نَ دِ ) (ص فا. ) کسی که ادارة کارها را به عهده دارد.

فرهنگ عمید

۱. گردش دهنده.
۲. چرخاننده.
۳. [مجاز] تغییردهنده.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - گردش دهنده حرکت د هنده: بلی در طبع هر داننده ای هست که با گردنده گرداننده ای هست. ( نظامی ) ۲ - بدور در آورنده چرخاننده. ۳ - تغییر دهنده دیگرگون کننده: و اگر گرداننده نیز حاصل نبود او کسی دیگر را از حالی بحالی نتواند گردانیدن. ۴ - علامت.

ویکی واژه

کسی که ادارة کارها را به عهده دارد.

جملاتی از کلمه گرداننده

ولی در عقل هر داننده‌ای هست که با گردنده، گرداننده‌ای هست
آنچه گردانست، گرداننده گردون بدان فعل گردش را بدین گردون نمیباید نهاد

و ما همی دانیم گفتند که این اجسام‌اندرین حالها جز بفاعلی قادر و بخواست او همی نگردد، و واجب آید که آن فاعل پیش ازین اجسام بوده باشد، تا حالها را بر جسم حادث همی کند، و چون حدثها بر جسم همی زو پدید آید، فاعل قدیم باشد که پیش ازین حادثات باشد.و گفتند: بدین دلیل صانع قدیم و گرداننده حال اجسام ثابت است.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم