گفتمش جامه جان بر قد زیبای شما است گفت پوشیم بیک رنگی رندان کپنک
نمد و پشم ز قربانی اسمعیل است سبب این بود که شد پیش محبان کپنک
تا بگیرد سر گوشی بر ارباب طریق از صدف ساخته در در دل عمان کپنک
مخمل سبزه شود خوابگه شاهد دشت کوه بر سر کشد از ابر چو رندان کپنک
چون نسیمی کپنکپوش شد از فضل اله جنت و حور و لقا یافتهام در کپنک
چون بزنا رد و زلف تو میان دربندد خرقه فقر بود در بر مردان کپنک