تعریف و معنای کلی
کلیچه در زبان فارسی به معنای نان کوچک یا قرص نان است. این نان معمولاً گرد و کوچک بوده و میتواند از آرد گندم یا آرد برنج تهیه شود. در منابع قدیمی، کلیچه گاهی به نان روغنی کوچک و خوشطعم اشاره دارد که در سفرههای سنتی به عنوان خوراکی مصرف میشده است.
کاربردهای ادبی و فرهنگی
این واژه در متون ادبی و شعرهای کلاسیک ایران به شکل نمادین هم آمده است. گاهی از آن برای توصیف قرص آفتاب یا چیزی گرد و کوچک استفاده شده است. همچنین در اشعار، کلیچه به عنوان خوراکی خوشمزه و دلپذیر ذکر شده که در مراسم و جشنها یا سفرههای اعیاد جایگاه خاصی داشته است.
معانی دیگر و اشتقاقات
علاوه بر معنای خوراکی، این واژه در برخی منابع به معنای کلید چوبین هم آمده است. این کلید برای باز کردن قفلها یا درهای قدیمی به کار میرفته است. بنابراین کلیچه میتواند بسته به متن، هم به خوراکی و هم به ابزار اشاره کند و کاربردش در زبان فارسی تاریخی چندوجهی است.