در تابستان ۳۰۱۸، سارومان از راداگاست برای فریب گندالف و کشاندن او به اورتانک سوءاستفاده کرد. سارومان او را به بری فرستاد تا به گندالف پیغامی بفرستد. در پیغام او از گندالف خواسته بود به اورتانک برود، جایی که او گندالف را زندانی کرد. خوشبختانه راداگاست هیچ سوءنیتی نسبت به گندالف نداشت و از نقشهٔ شوم سارومان آگاه نبود. راداگاست در فرار جادوگر خاکستری از اورتانک با آگاه ساختن عقابها از سفر گندالف به آنجا کمک کرد.
از خاکمال، سایه محابا نمی کند افتاده را به خاک کشاندن کمال نیست
عامه مردم ابزار بدون اراده پیشوایان خود بودند که به هر سو میخواستند، آنها را میکشاندند. آنچه پیشرفت نداشت، سخن منطق و استدلال بود. هرکس از اعتدال و مدارا سخن میگفت، یا مورد خشم محمدعلی شاه قرار میگرفت و به جرم آزادیخواهی مطرود میگردید یا از جانب تندروان افراطی به حربه اتهام سازش با دربار محکوم میشد.
کشاندند و بردند نزدش اسیر چو دیدش جهانجوی روشن ضمیر
پس بشر یک چیز را اعتباراً موجود فرض میکند تا سادهتر بتواند راجع به آن، به وضع مقررات بپردازد و سادهتر بتواند اجزای تشکیل دهندهٔ این وجود اعتباری را تحت تأثیر قرار دهد. مانند این که در قرآن چنین آیهای هست که اگر خدایی به جز خداوند یکتا بود، یکدیگر را به فساد و تباهی میکشاندند. یعنی برای اثبات توحید، در مقام شرط، فرض محال را محال قلمداد نکرده و تا حصول نتیجهٔ شرط که عدم امکان موجودیت خدایی دیگر است، آن خدای محالی و غیرممکن را ممکن فرض کردهاست.