تن تن در لغت به معنای نغمه، سرود، آهنگ و ترانه به کار میرود. این واژه در ادبیات فارسی نیز به وفور دیده میشود، جایی که شاعران از آن برای توصیفالحان دلنشین و نوای خوش استفاده کردهاند. به عنوان مثال، در بیت شعر در خانه تن مزن که ز دستان عندلیب / در هر دمت به باغچه صدجای تن تن است از انوری، تن تن به مفهوم نغمهسرایی بلبل اشاره دارد که زیبایی و دلنشینی آواز او را به تصویر میکشد. این کاربرد نشاندهنده اهمیت موسیقی و آواز در فرهنگ و زبان فارسی است. علاوه بر این، به عنوان یکی از ارکان تقطیع در علم موسیقی نیز مطرح است. وزن و اجزای تشکیلدهنده هر نت یا صدا در موسیقی، که به آن تن تن گفته میشود، اساس ساختار هارمونیک و ملودیک قطعات موسیقی را تشکیل میدهد. درک این اجزاء و وزنبندی آنها برای خلق آثار موسیقایی فاخر و تأثیرگذار ضروری است. در نهایت، علاوه بر مفاهیم موسیقایی، به وزن و اجزای تشکیلدهنده یک آواز نیز اشاره دارد. این اصطلاح در علم تقطیع موسیقی، به شناخت و دستهبندی الگوهای ریتمیک و نتها کمک میکند. این امر برای تحلیل و درک ساختار موسیقی، چه در سنت ایرانی و چه در موسیقی کلاسیک جهانی، اهمیت بسزایی دارد.
تن تن
لغت نامه دهخدا
در خانه تن مزن که ز دستان عندلیب
در هر دمت به باغچه صدجای تن تن است.انوری ( از آنندراج ).|| وزن اجزای آواز موسیقی. ( فرهنگ فارسی معین ). || از ارکان تقطیع. ( فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [قدیمی، مجاز] نغمه، سرود، آواز: به چنگ و تن تن این تن نهاده ای گوشی / تن تو تودۀ خاک است و دمدمه ش چو هواست (مولوی۲: ۱۱۴۵ ).
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
تن تن اولین حضور خود را در تن تن در شوروی ( ۱۹۲۹–۱۹۳۰ ) به عنوان روزنامه نگاری در حال گزارش از بلشویک های روسیه شوروی با سگ وفادار خود میلو انجام داد و به زودی به یک گزارشگر تحقیقاتی و جنایتکار تبدیل شد که کنجکاوی او را به سمت محافل خطرناک قاچاقچیان مواد مخدر و مزدوران می کشاند.
او خبرنگارِ زیرک بلژیکی است، که در یک سری از ماجراهای جذاب و خطرناک قرار می گیرد. وی قهرمان اصلی مجموعه داستان های تن تن است و از این روی اغلب موضوعی اتفاقی که اکثراً مربوط به کار خبرنگاری وی می شود وی را در سیر اتفاقاتی عجیب، توطئه های پی در پی و اکتشافات بزرگی قرار می دهند.
تن تن دارای شخصیتی پاک و خوش طینت و شجاع است و از این روی از دیگر شخصیتهای سری کتابهای تن تن شخصیتی ساده تر و جسورتر دارد.
همچنین سگ او، میلو ( برفی ) جذابیت خاصی به داستان می دهد. میلو، سگ باهوش تن تن، در ماجراجویی ها به تن تن کمک می کند.
هرژه در اوایل برای ساختن شخصیت اولیه تن تن از شخصیت و رفتارهای برادر کوچکش به نام پل رمی که افسر ارتش بلژیک بود استفاده و الگوبرداری فراوان کرد اما بعدها این رویه تغییر کرد و رابطه دو برادر شکرآب شد و هرژه به حدی از برادرش پل نفرت پیدا کرد که در کتاب ماجرای تورنسل شخصیت منفور سرهنگ اسپونز را از وی آفرید. با این همه هم تن تن و هم سرهنگ اسپونز با تمام تفاوتهای فیزیکی و اخلاقیشان دارای مدل موی همانندی بودند که یادآور خاطره پل برای هرژه بود. با مرگ هرژه در سال ۱۹۸۳ میلادی، آخرین ماجرای تن تن به نام تن تن و هنر الفبا که به صورت نیمه کاره و در حد اتودهای سیاه و سفید ابتدایی کشیده شده بود، با همان وضع ابتدایی به زبان فرانسه و بعدها به صورت تکمیل شده توسط همکاران هرژه در سال ۱۹۸۶ چاپ و منتشر شد. ترجمهٔ انگلیسی این کتاب در سال ۱۹۹۰ به بازار کتاب عرضه شد. اولین کتاب های تن تن به این دلیل که با رگه های نژادپرستی و باشکوه نشان دادن استعمار اروپاییان همراه بود مورد انتقاد قرار گرفت. هرژه بعد از چندی این انتقادات را پذیرفت و از دههٔ ۱۹۳۰ به بعد کتاب های تن تن لحن متفاوتی پیدا کرد و حامل پیام های بشردوستانه شد. در سال ۱۹۴۶ هرژه با کمک یکی از دوستانش مجله تن تن را به راه انداخت که بلافاصله با استقبال شدید مردم روبه رو شد.
جمله سازی با تن تن
تا به مژگان تو دل بستیم در میدان عشق خویش را بر یک سپاهی با تن تنها زدیم
تا چند ز جان و تن تن می زن و جان می کن در خرمن هستی زن این آتش بر کرده
چرخ دون همت، به هفتاد و دو تن آبی نداد ما تن تنها، به او امید نانی داشتیم