خودکار

خودکار

نوعی سیستم

کلمه خودکار به معنای اتوماتیک است و در زبان فارسی به سیستمی یا دستگاهی اشاره دارد که بدون نیاز به دخالت دستی یا کنترل مداوم انسان، به طور خودبخود و خودجوش عمل می‌کند. این اصطلاح در زمینه‌های مختلفی مانند تکنولوژی، صنعت، و زندگی روزمره به کار می‌رود.

نکته:

استفاده از این سیستم‌ها به طور کلی به افزایش کارایی، کاهش خطاهای انسانی، و صرفه‌جویی در زمان و هزینه‌ها کمک می‌کند و در بسیاری از حوزه‌ها به یک استاندارد تبدیل شده است.

وسیله نوشتاری

خودکار به معنای ابزار نوشتاری است که به طور خودکار جوهر را به نوک خود منتقل می‌کند و به راحتی می‌تواند برای نوشتن و طراحی استفاده شود. آن‌ها به دلیل سهولت استفاده و قابلیت حمل، از جمله محبوب‌ترین وسایل نوشتاری در جهان هستند.

اجزا:

بدنه: معمولاً از پلاستیک یا فلز ساخته می‌شود و به عنوان محفظه‌ای برای نگهداری جوهر و سایر اجزا عمل می‌کند.

نوک: نوک آن‌ها معمولاً از فلز یا پلاستیک ساخته شده و وظیفه انتقال جوهر به سطح کاغذ را دارد.

جوهر: جوهر این وسیله نوشتاری معمولاً غلیظ‌تر از جوهرهای دیگر است و به سرعت خشک می‌شود تا از پخش شدن جلوگیری کند.

تاریخچه:

خودکارها در اوایل قرن بیستم اختراع شدند و به سرعت جایگزین قلم‌های قدیمی شدند که نیاز به پر کردن مجدد جوهر داشتند. اولین نوع مدرن آن در سال 1884 توسط لویی لادسلاو نیکولاس اختراع شد.

لغت نامه دهخدا

خودکار. [ خوَدْ / خُدْ ] ( ص مرکب ) آنچه پیش خود کار می کند و احتیاج بمراقبت ندارد.آنکه کار کردن او امر و گفتن لازم ندارد و خود آن کاری که باید کرد در موقع خود کند. ( یادداشت مؤلف ).
- قلم خودکار؛ قلمی که احتیاج بدوات ندارد و با ماده ای که از ابتداء داخل آن است نوشتن انجام می دهد.
- ماشین خودکار؛ ماشینی که احتیاج به مراقبت کارگر ندارد و خود کار خود را انجام می دهد.

فرهنگ معین

( ~. ) (ص مر. ) ۱ - دستگاه و آلتی به خودی خود کار می کند، اتوماتیک. ۲ - مداد خودنویس.

فرهنگ عمید

۱. ویژگی دستگاهی که بدون نیاز به انسان کار خود را انجام می دهد، اتوماتیک.
۲. [مجاز] کسی که بدون دستور دیگران کارهای مربوط به خود را خوب انجام می دهد.
۳. (اسم ) نوعی قلم استوانه ای شکل حاوی جوهر غلیظ.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - دستگاه و آلتی که بخودی خود کار کند اتوماتیک. ۲ - مداد خود نویس.

فرهنگستان زبان و ادب

{automatic} [عمومی] ویژگی هر وسیله ای که بدون دخالت انسان و خودبه خود کار کند؛ عملی که بدون فکر کردن انجام شود متـ. خودبه خود * مصوب فرهنگستان اول

جملاتی از کلمه خودکار

فناوری‌های گمانه زنی شده در حوزه نانو مثل همگذاری مولکولی یا کارخانه‌های نانو، که هم‌اکنون وجود خارجی ندارند، احتمال به وجود آمدن دستگاه‌هایی که می‌توانند به صورت خودکار هر ماده‌ای را با دادن مواد اولیه و دستورالعمل‌های صحیح تولید کنند را زیاد کرده‌است که در صورت به وجود آمدن چنین دستگاه‌هایی می‌توان به یک جهان پساکمیابی رسید.
این اصول به گونه ای طراحی شده‌اند که در ذهن وجود داشته باشند و به عنوان تمرین‌ها یا تمرین‌های معنوی در نظام رشد معنوی نقشبندی مورد استفاده قرار گیرند. آنها تحت آموزش انفرادی انجام می‌شوند، به‌طور ماهرانه تجویز می‌شوند، برای تغییرات نظارت می‌شوند، و با دقت توسط معلم تنظیم می‌شوند، نه اینکه به‌طور خودکار انجام شوند.
نسخه آلفای بازی در ۵ مارس ۲۰۱۳ منتشر شد. نسخه بتا در ۲۵ ژوئن ۲۰۱۳ منتشر شد و هر بازیکنی که آلفا را داشت نسخه خود را به‌طور خودکار به نسخه بتا ارتقا داد.
امروزه، آینده‌پژوهانی که دربارهٔ پساکمیابی صحبت می‌کنند، به اقتصادی بر پایه پیشرفت در فناوری‌های تولید خودکار اشاره می‌کنند. پیشرفت‌هایی مثل دستگاه خودجایگزین، روی کاغذ می‌توانند تمام کالاها را به صورت فراوان، بدون نیروی انسانی و صرفاً با فراهم کردن مواد اولیه و انرژی کافی تولید کرد.
خطوط تولید خودکار و تکنولوژی اطلاعات می‌توانند باعث افزایش کارایی شوند، به مرور زمان افراد یاد می‌گیرند که چگونه از اطلاعات و خطوط تولید خودکار به صورت اثر بخش و کارا استفاده نمایند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم