کادر

کادر

این واژه در زبان فارسی بسته به زمینه‌ای که در آن استفاده می‌شود، معانی متفاوتی دارد:

معانی و کاربردها:

معنی عمومی: کادر به معنای چارچوب یا حاشیه است. به طور کلی، به ساختاری اشاره دارد که چیزی را در بر می‌گیرد یا محدود می‌کند.

در زمینه‌های اداری و سازمانی: در این زمینه، این واژه به گروهی از افراد اشاره دارد که در یک سازمان یا مؤسسه خاص مشغول به کار هستند. به عبارت دیگر، کادر به کارکنان، اعضای یک تیم یا گروهی از متخصصان که برای انجام وظایف خاصی جمع شده‌اند، اطلاق می‌شود. به عنوان مثال، کادر آموزشی به معلمان و استادانی اشاره دارد که در یک مؤسسه آموزشی مشغول به تدریس هستند.

در زمینه‌های هنری و طراحی: در طراحی و هنر، کادر به معنای قاب یا حاشیه‌ای است که یک تصویر یا اثر هنری را در بر می‌گیرد. این قاب می‌تواند به عنوان یک عنصر طراحی برای تأکید بر اثر هنری استفاده شود.

لغت نامه دهخدا

کادر. ( فرانسوی، اِ ) قاب. چهارچوب. چوب یا فلزی که دور عکس یا آئینه قرار دهند. || در تداول ایرانیان بهیئت اداره کننده یک اداره یا یک بنگاه اطلاق میشود.

فرهنگ معین

[ فر. ] (اِ. ) ۱ - شکلی هندسی یا زینتی که نوشته یا تصویری را برای مشخص یا متمایز شدن در داخل آن قرار می دهند. ۲ - اشخاص آموزش دیده یا دارای تخصص لازم برای کار در یک سازمان معین، پایوران (فره ). ۳ - چهارچوب، قالب، محدوده.

فرهنگ عمید

۱. خط یا خطوطی که نوشته یا تصویر را برای مشخص و متمایز شدن در درون آن قرار می دهند.
۲. چهارچوبی از جنس چوب، فلز، یا پلاستیک که عکس، تابلو، یا آینه را در آن قرار می دهند، قاب.
۳. گروهی از افراد که با تخصص ها و وظایف یکسان در خدمت سازمان معینی هستند: کادر مهندسی، کادر آموزشی.
۴. [مجاز] چهارچوب، محدوده.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - چوب یا فلزی که دور عکس یا آیینه و غیره قرار دهند قاب چهار چوب. ۲ - ( فعل ) هیئت اداره کنند. یک اداره یا موسسه. تو ضیح اختراز از استعمال این کلم. بیگانه اولی است.
قاب چهارچوب به هیئت اداره کننده یک اداره

دانشنامه آزاد فارسی

کادْر (frame)
در عکاسی، تک عکسی از یک مجموعه عکس در یک حلقه فیلم؛ و در سینما، یک تصویر از مجموعه ای تصاویر متوالیِ بیانگرِ حرکت. با نمایش متوالی کادرهای ثابت فیلم (۲۴ تا ۳۰ کادر در ثانیه)، تماشاگر تصاویر را متحرک می بیند. در کار نشر، به خطوط دور یک متن اطلاق می شود که آن را از بقیه متن مجزا می کند.

جملاتی از کلمه کادر

بر پایه منابعی، همه اعضای کادر زندان را در کشتار زندانیان، درگیر می‌دادند تا بعدها بر ضد حکومت، شهادت ندهند.
در فصل ۲۰۰۴-۲۰۰۵ برمه هدایت تیم دسته دوم اونترهاخینگ را برعهده گرفت. اما در آوریل ۲۰۰۵ استعفا داد. او دو ماه بعد، به عنوان دستیار جووانی تراپاتونی در اشتوتگارت شروع به کار کرد. اما به همراه تراپاتونی و کل کادر فنی در فوریه ۲۰۰۶ اخراج شد.
از غمزه حکمت عین آموخت آن مه و شد کادر فنگ دلربانی دانا چنانکه دانی
این رشته در سال ۱۳۵۹ در پهلوی بخش‌های دیگر عرض وجود نمود هدف اساسی از ایجاد این بخش پرورش کادرهای جوان و تحصیل یافته در رشته‌های نمایشی از قبیل تاتر، رادیو، تلویویون و سینما می‌باشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم