پیدایی

کلمه پیدایی به معنای وجود یا ظهور چیزی است و در زبان فارسی به‌ طور کلی به عنوان صفت به کار می‌رود. این واژه می‌تواند برای توصیف اسم‌ها استفاده شود. به عنوان مثال: حضور پیدایی در این جلسه احساس می‌شود. همچنین می‌توان از این واژه در جملات توصیفی بهره برد. باید توجه داشته باشید که با کلمات دیگر هم‌نشینی مناسبی داشته باشد، مانند پیدایی ایده‌ها. این واژه ممکن است در جملات مختلف به اشکال گوناگونی به کار رود. همچنین به یاد داشته باشید که باید از نشانه‌گذاری صحیح و ساختار مناسب جملات استفاده کنید تا مفهوم به‌ وضوح منتقل شود.

فرهنگ معین

(پِ ) (حامص. ) ۱ - آشکار بودن. ۲ - دانش، معرفت.

فرهنگ عمید

حالت و چگونگی پیدا، پیدا بودن، آشکار بودن.

فرهنگ فارسی

۱- ظهور آشکار شدن. ۲- علم معرفت: و آن لفظ عامل و دانا و علم دانستن است... ما آن را بلفظ روشنی و پیدایی و علت و مایه و معدن پیدایی و روشنی بدل کردیم...

ویکی واژه

آشکار بودن.
دانش، معرفت.

جملاتی از کلمه پیدایی

آن مه که ز پیدایی در چشم نمی‌آید جان از مزه عشقش بی‌گشن همی‌زاید
دهن تنگ تو چون ذره در سایه نهان نفی کرده است زخود تهمت پیدایی را
گرچه در پرده غیبیم چو اسرار نهان از پس پرده چو خورشید فلک پیداییم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم