پرهیز کردن به معنای خودداری از چیزی، دوری از آن و اجتناب از آن است. این اصطلاح در زمینههای مختلفی مانند تغذیه، اعتیاد، رفتارهای اجتماعی و حتی انتخابهای شغلی به کار میرود. به عنوان مثال، فردی میتواند از خوردن غذاهای ناسالم پرهیز کند یا از رفتارهای پرخطر اجتناب نماید. در هر زمینهای، پرهیز به عنوان یک انتخاب آگاهانه برای بهبود کیفیت زندگی و حفظ سلامتی در نظر گرفته میشود. عوامل متعددی میتوانند موجب پرهیز از رفتار یا موضوعی خاص شوند. این عوامل شامل آگاهی از خطرات، تجربیات منفی گذشته، فشارهای اجتماعی و ارزشهای فردی میباشند. به عنوان مثال، فردی که تجربه اعتیاد دارد ممکن است از مواد مخدر پرهیز کند، یا کسی که به سلامتی خود اهمیت میدهد از غذاهای چرب و شیرین دوری کند. این عوامل به فرد کمک میکنند تا انتخابهای بهتری داشته باشد و از پیامدهای منفی جلوگیری کند.
پرهیز کردن
لغت نامه دهخدا
که پرهیز از آن کن که بد کرده ای
که او را به بیهوده آزرده ای.فردوسی.ز بدها نبایدت پرهیز کرد
چو پیش آیدت روزگار نبرد.فردوسی.پرهیز کن از کسی که نشناسد
دنیا و نعیم بی قوامش را.ناصرخسرو.گر نخواهی رنج گر از گرگنان پرهیز کن.ناصرخسرو.چون نیز هیچ خدمت بر گردنت نماند
آنگاه کرد خواهی پرهیز و پارسائی.ناصرخسرو.یا عاقلی که از عواقب غفلت پرهیز کند. ( کلیله و دمنه ).
ز خورد ناسزا پرهیز کردن
به است از داروی بسیار خوردن.فخرالدین اسعد ( ویس و رامین ).لقمان را گفتند ادب از که آموختی گفت از بی ادبان که هرچه از ایشان درنظرم ناپسند آمد از فعل آن پرهیز کردم. ( گلستان ).
دیدار مینمائی و پرهیز میکنی
بازار خویش و آتش ما تیز میکنی.( گلستان ).پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد
گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان.حافظ.|| ترسیدن. || پارسائی کردن. تقوی پیشه ساختن. توقّی. اِتِّقاء. تقیّه. تُقی. تطهر. ( منتهی الارب ). شدّالمئزر.
فرهنگ معین
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
ویکی واژه
پارسایی کردن.
جمله سازی با پرهیز کردن
ز سوز سینهٔ فریاد خوانان چنان پرهیز کردندی که از سم