پرنیان

پرنیان

پرنیان به نوعی پارچه ابریشمی اشاره دارد که در گذشته در چین تولید می‌شد. این پارچه به خاطر رنگ‌های متنوع و طرح‌های زیبا از گل‌ها و پرندگان شناخته شده است. در ایران این واژه همچنین به عنوان یک نام زنانه مورد استفاده قرار می‌گیرد. این واژه در زبان فارسی بسته به زمینه کاربرد، معانی و کاربردهای خاصی دارد. مهم است که اطمینان حاصل کنید که به درستی نوشته شده است. این کلمه به معنای نوعی پارچه نرم و لطیف، معمولاً از الیاف ابریشم، است. در متون رسمی و ادبی، استفاده از آن باید با دقت بیشتری انجام شود و می‌تواند به عنوان اسم خاص یا عام در نظر گرفته شود. هنگام استفاده از این کلمه در جملات، می‌توانید آن را با قیدها یا صفات توصیفی همراه کنید. این واژه می‌تواند به عنوان اسم اصلی یا توصیفی در جمله قرار گیرد. توجه به جایگاه صحیح کلمه در جمله به درک بهتر معنی و مفهوم جملات کمک می‌کند. این کلمه معمولاً در شعرها و نثرهای ادبی به کار می‌رود و می‌تواند برای خلق تصاویری زیبا و شاعرانه مورد استفاده قرار گیرد. همچنین، این کلمه ممکن است به ویژگی‌های خاصی مانند نرمی، لطافت و زیبایی اشاره کند.

لغت نامه دهخدا

پرنیان. [ پ َ ] ( اِ ) حریر. ( مهذب الاسماء ) ( دهار ) ( حبیش تفلیسی ). حریر چینی که نقشها و چرخها ( ؟ ) دارد. ( نسخه ای از فرهنگ اسدی ). پرنیان حریر چینی بود منقش و پرند ساده بود. ( نسخه ای از فرهنگ اسدی ). حریر چینی که منقش باشد. ( از شرفنامه از غیاث اللغات ). ابریشمینه منقش. حریر بسته ( مُعَقَّد ) باشد منقش به شکل پرده. ( اوبهی ). پرنو. پرنون. حریر چینی که نقشهای بسیار دارد. ( صحاح الفرس ). لاد. ( برهان )

فرهنگ معین

(پَ ) (اِ. ) ۱ - حریر منقش، دیبای چینی. ۲ - پارچة ابریشمی گل دار. ۳ - پردة نقاشی.

فرهنگ عمید

نوعی پارچۀ ابریشمی منقش، دیبای منقش، حریر نازک: چون پرند نیلگون بر روی پوشد مَرغزار / پرنیان هفت رنگ اندر سر آرد کوهسار (فرخی: ۱۷۵ )، آمد این نوبهار توبه شکن / پرنیان گشت باغ و برزن و کوی (رودکی: ۵۳۱ ).

فرهنگ فارسی

پرنون، پرن:ابریشم، حریر، پارچه ابریشمی گلدار
( اسم ) ۱- حریر چینی منقش حریر منقش حریر پرنو پرنون لاد. ۲- کاغذ یا پارچهای از حریر که بر آن چیز می نوشتند. ۳- پرد. نقاشی تابلو. ۴- قسمی انگور از نوع خوب. ۵- شمشیر. یا چون پرنیان گشتن. نرم و لطیف شدن. یا دارپرنیان. یا قول یا گفتار چون پرنیان. سخت نرم و لطیف.

فرهنگ اسم ها

اسم: پرنیان (دختر) (فارسی) (تلفظ: parniyān) (فارسی: پَرنيان) (انگلیسی: parniyan)
معنی: پارچه ابریشمی دارای نقش و نگار، ( در قدیم ) پارچه ای ابریشمی دارای نقش و نگار، نوعی پارچه ی حریر که برای نوشتن به کار می بردند، پرده ی نقاشی

دانشنامه عمومی

پرنیان به نوعی ارامش گفته می شد که در زمان های دور در سرزمین شیرازبود این نوع فرشته رنگارنگ و دارای نقوش بسیار گل و پرندگان بوده است.
در ایران پرنیان اسمی زنانه است.

ویکی واژه

پارچه ابریشمی گلدار، حریر منقش، دیبای چینی. پرده نقاشی. ز تابوت چون پرنیان برکشید/ سر ایرج آمد بریده پدید «فردوسی»
پرنیان
پرنیان

جملاتی از کلمه پرنیان

چو نیلوفر در آب و مهر در میغ پری رخ در نقاب پرنیان است
گه در پناه عارض آن مشتری رخی گه در کنار ساعد آن پرنیان‌تنی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم