پایا

لغت نامه دهخدا

پایا. ( نف ) ثابت. ابدی. دائم. باقی. پاینده. || قائم باشدهمچنانکه گویند، عرض پایا بجسم است یعنی عرض قائم به جسم است. ( برهان ). || که خشک نشود در یک سال یا دو سال ( گیاه ).

فرهنگ معین

(ص فا. ) ۱ - پاینده، پایدار. ۲ - محکم. ۳ - گیاهی که بیش از یک یا دو سال باقی بماند.

فرهنگ عمید

۱. پاینده، پایدار، جاوید.
۲. ثابت.
۳. (زیست شناسی ) ویژگی گیاهی که بیش از دو سال باقی بماند.

فرهنگ فارسی

پاییدن، پایدار، جاوید، ثابت، پاینده
( صفت ) ۱- پاینده ثابت ابدی دایم باقی. ۲- قایم: ( عرض پایا بجسم است یعنی عرض قایم بجسم است. ) ۳- گیاهی که در یکسال یا دو سال خشک نشود.
ثابت ابدی

فرهنگ اسم ها

اسم: پایا (پسر) (فارسی) (تلفظ: pāyā) (فارسی: پايا) (انگلیسی: paya)
معنی: پایدار، پاینده، جاوید، ثابت، ماندگار، آنچه دیر می پاید، ( در گیاهی ) ویژگی گیاهی که بیش از دو سال عمر داشته باشد یا چند ساله باشد

دانشنامه عمومی

پایا (بویاکا). پایا ( انگلیسی: Paya, Boyacá ) یک منطقهٔ مسکونی در کلمبیا است.

ویکی واژه

پاینده، پایدار.
محکم.
گیاهی که بیش از یک یا دو سال باقی بماند.

جمله سازی با پایا

غمی زاید مرا از چرخ هر روز که پایانش بصد دستان نبینم
مدان این راه (را) پایان و می پوی مجوی این درد را درمان و می رو
چه کم می گردد از دریای بی پایان حسن او؟ اگر لب تشنه ای سراب ازان چاه ذقن گردد
چون ترا راهست بی پایان شده هم در آنجا بایدم جویان شده
دریای غصّه را بن و پایان پدید نیست کار زمانه را سر و سامان پدید نیست
گرچه موج بی پایان زد بکشتی دوران نیست با کی از طوفان نوح ناخدا آمد