ویکی واژه
خرس
خرس
💡 خطِّ سیاهِ مورچه بر عارضِ چو گل خوب آمده است نه خطِ عامل به ترّهات
💡 ورچون کمرش تو با میان آری زر یار آید با تو در میان همچو کمر
💡 ورچه هم ممکن بود دیدن نظیرش در هنر گر کند از چشم احول سوی او گردون نگاه
💡 طرف عذار از نقاب، باز نما یک نظر ورچه کسی بر نبست، طرفی از او جز نقاب
💡 فلک چو دست تو هرگز کجا بود ورچه دهد شهاب و مجره نشان تیغ و قلم
💡 گر چه گلستان خوش است، ورچه چمن دلکش است آن همه دیدم، ولی آن گل رخسار کو