واتر

لغت نامه دهخدا

واتر. [ ت َ ] ( ص تفضیلی ) دورتر و والاتر. ( انجمن آرا ) ( ناظم الاطباء ). بالاتر. ( رشیدی ). دورتر، چنانکه گویند: پای واتر نهاد یعنی پا را دورتر گذاشت. ( برهان ) ( آنندراج ): ملحاح؛ آن شتر که از آبشخور واتر نیاید. ( السامی فی الاسامی ).
واتر. [ ت ِ ] ( اِخ ) خاورشناس آلمانی که در سال 1771 م.در شهر التنبورگ از نواحی ساکس متولد شد و در سال 1826 م. درگذشت. وی معلم زبانهای شرقی در شهر هال بودو کتابی درباره صرف و نحو زبانهای عربی و کلدانی وعبرانی و سریانی نوشت.

فرهنگ معین

(تَ ) (ص تف. ) دورتر، آن سوتر.

فرهنگ فارسی

خاور شناس آلمانی که در سال ۱۷۷۱ م. در شهر التنبورگ از نواحی ساکس متولد شد و در سال ۱۸۲۶ م. در گذشت.

جمله سازی با واتر

الکساندر شوشتار (سیریلیک صربی: Александар Шоштар؛ زادهٔ ۲۱ ژانویه ۱۹۶۴) بازیکن واترپلو اهل یوگسلاوی بود.
اولین خودرو آواتر، شاسی بلند بزرگ و تمام الکتریکی ئی۱۱ بود که از طرح‌های رقیب با برد طولانی تقریباً ۷۰۰ کیلومتر (۴۳۰ مایل) با هر بار شارژ متمایز است.
آناستازیا سیمانوویچ (روسی: Анастасия Дмитриевна Симанович؛ زادهٔ ۲۳ ژانویهٔ ۱۹۹۵) ورزشکار واترپلو اهل روسیه است.
هست بر دست رسولان متواتر هر ماه نامهٔ طاعت شاهان چه ز بحر و چه ز برّ
شود خواب گران از پرده های دیده رسواتر نگردد مستی غفلت ز چشم مردمان پنهان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
جوجو
جوجو
حدس
حدس
استیصال
استیصال
میسترس
میسترس