همگی به عنوان یک ضمیر مبهم در زبان فارسی به مفهوم تمامی و همه اشاره دارد. این واژه، که در برخی منابع مانند غیاث آمده است، به معنای جملگی، کلاً، یکسر و یکسره نیز به کار میرود. در واقع، این کلمه نشاندهنده یک کلیت است که میتواند به هر گروه، دسته یا مجموعهای اطلاق شود. به عبارت دیگر، هنگامی که از واژه همگی استفاده میشود، به نوعی به این نکته اشاره میگردد که تمامی افراد یا اشیاء مورد نظر در یک گروه خاص در نظر گرفته میشوند. این مفهوم میتواند در زمینههای مختلفی از جمله ادبیات، علوم اجتماعی و حتی مکالمات روزمره به کار رود و به نوعی به اتحاد و همبستگی اعضای یک گروه اشاره دارد. بنابراین، با استفاده از این واژه، نویسندگان و سخنوران میتوانند به راحتی مفهوم کلیت و تمامیت را منتقل کنند و بر اهمیت همکاری و همدلی در میان اعضای یک جامعه یا گروه خاص تاکید داشته باشند. در نتیجه، همگی نه تنها به معنای یک واژه ساده، بلکه به عنوان نمادی از اتحاد و انسجام در نظر گرفته میشود که میتواند در بسیاری از متون و گفتوگوها به کار گرفته شود.
همگی
لغت نامه دهخدا
خیز نظامی نه گه خفتن است
وقت به ترک همگی گفتن است.نظامی.شاه بدان صید چنان صید شد
که ش همگی بسته آن قید شد.نظامی.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. به تمامی، جملگی، کلی.
۳. تمامِ یک چیز، کل.
فرهنگ فارسی
کلیت: آن ( حمد ) حق وسزای الله است بهمگی آن و تمامی آن.
ویکی واژه
همه، کلیت، تمامی.
جمله سازی با همگی
فردا که بپا کنند میزان مردم همگی ز هم گریزان
میشود، زیرا زیرمجموعهها همگی به صورت مصنوعی از یکدیگر مجزا بودند.
عرصهٔ حربگاه شد ز غریو سهمگین تر ز عرصهٔ محشر