همدرد

همدرد

همدرد به معنی آن است که با دیگران همدردی و همدلی کنید، به دیگران در زمان مشکلات، درد و رنج همراهی کند و حمایت و توجه خود را به آنها ابراز کند. به عبارت دیگر، همدردی به معنی همراهی در دوران مصیبت، ناراحتی و دشواری با دوستان، خانواده یا افراد معرفی شده است.

  • در دو غم نبود کسی را از جفای دهر اگر درد را همدرد و غم را غمگساری باشدش
  • مرا زنسبت همدردی کمال غم است وگرنه شعر چه غم دارد از غلط خوانی
  • می روم از کویت اینک با هزاران درد و ما را جز غمت همدرد نبود جز سرت رهبر نباشد

لغت نامه دهخدا

هم درد. [ هََ دَ ] ( ص مرکب ) همدرد. دو کس که دردی مانند هم داشته باشند. || به کنایه، هم فکر و غمخوار. دلسوز. غمگسار

فرهنگ معین

( ~. دَ ) (ص مر. ) ۱ - دو یا چند کسی که دارای یک نوع درد باشند. ۲ - شریک غم دیگری، غم خوار.

فرهنگ عمید

۱. کسی که شریک غم و غصۀ دیگری باشد.
۲. دو تن که به یک درد یا بلیه دچار شده باشند.

فرهنگ فارسی

دوتن که بیک دردیابلیه دچارشده باشند

دانشنامه عمومی

همدرد ( به انگلیسی: The Sympathizer ) اولین رمان نویسنده آمریکایی ویتنامی، ویت تان نگوین است که در سال ۲۰۱۶ موفق شد جایزه بخش ادبیات داستانی پولیتزر را دریافت کند. 

ویکی واژه

solidale
دو یا چند کسی که دارای یک نوع درد باشند.
شریک غم دیگری، غم خوار.
همدرد

جملاتی از کلمه همدرد

آراز تروسیان با نام هنری آراز داره زاده ۲۴ دی ۱۳۵۳ ‏(۴۹ سال) خواننده، آهنگساز و تهیه کنند موسیقی ارمنی-ایرانی ساکن تهران است. او فارغ‌التحصیل رشته‌ی موسیقی (آهنگسازی) از کنسرواتور دولتی ایروان کشور ارمنستان می‌باشد. تروسیان به عنوان کنشگر هنری، آثار هنری در قالب قطعات موسیقی برای همدردی با مردم زلزله‌زده آذر بایجان شرقی، و در سال روز نسل کشی ارمنی‌ها کنسرتی با این مضمون اجرا کرده است. وی نوه‌ی رافائل سیمونیان، خواننده‌ی کلیسایی است.
نه بهر چاره جستن می برد ره صوی همدردی نه بهر راز گفتن همزبان مهربان دارد
دل ز همدردان شود از گریه خالی زودتر وقت شمعی خوش که پا در حلقه ماتم نهاد
پنج‌شنبه ۵ خرداد مردم خرمشهر در همدردی با مردم آبادان به خیابان‌ها آمده و با شعارهای ضد حکومتی حمایت و همبستگی خود را با مردم و داغدیدگان آبادان نشان دادند.
منزل سهراب اعرابی در شهرک آپادانا می‌باشد. در شب‌های پس از اعلام مرگ وی، گروهی از مردم هر شب در مقابل منزل ایشان به قصد همدردی با خانواده او تجمع کردند.
ای مطرب جان عود تو همدرد منست دستی برگ او نه و احوال بپرس
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم