کلمهی «همآورد» در فارسی به معنای رقیب، حریف یا کسی که در میدان نبرد یا مسابقه با دیگری روبهرو میشود است. همآورد معمولاً به شخص یا گروهی گفته میشود که توانایی، مهارت یا قدرتی نزدیک به دیگری دارد و در موقعیتهایی مانند جنگ، رقابتهای ورزشی، مناظره یا مسابقه، به صورت مستقیم با او روبهرو میشود. در متون ادبی و تاریخی، این اصطلاح اغلب به افرادی اشاره دارد که شجاع، توانمند و رقیبی جدی برای دیگری هستند. استفاده از واژه همآورد در ادبیات رزمی و اسطورهای رایج است و نشاندهنده احترام به قدرت و مهارت رقیب نیز میباشد. در زبان روزمره، همآورد میتواند معادل رقیب یا حریف به کار رود و بار معنایی مثبت یا منفی بسته به زمینه دارد. این واژه به ویژه در متون ورزشی، نظامی و داستانهای حماسی کاربرد دارد. از نظر معناشناسی، این واژه با مفاهیمی مانند حریف، رقیب، دشمن یا مقابلهکننده هممعنی است.
همآورد
لغت نامه دهخدا
( هم آورد ) هم آورد. [ هََ وَ ] ( ص مرکب ) چون دو کس با هم جنگ کنند هر یک مرد دیگری را هم آورد باشد یعنی همتا وهم کوشش. ( برهان ). آورد به معنی جنگ است:
هم آورد را دید گردآفرید
که بر سان آتش همی بردمید.فردوسی.چه سازیم و درمان این درد چیست
به ایران هم آورد این مرد کیست ؟فردوسی.نشست از بر پشت پیل سپید
هم آوردش از بخت شد ناامید.فردوسی.کس این پهلوان را هم آورد نیست
همه لشکر او را یکی مرد نیست.اسدی.هم آورد او گر بود زنده پیل
کم از قطره باشد برِ رود نیل.نظامی.- هم آوردجوی؛ آنکه حریف و هم جنگ خواهد:
به میدان ز خون چون درآورد جوی
میان دو صف شد هم آوردجوی.اسدی.
فرهنگ معین
( ~. ) (ص. ) حریف، رقیب.
فرهنگ عمید
حریف، هم نبرد، نسبت دو نفر با هم که با یکدیگر نبرد کنند، هماویز.
فرهنگ فارسی
هماورد، حریف، هم نبرد، دونفرکه بایکدیگرنبرد، کنندهرکدام نسبت بدیگری هماورداست، هماورگویند
( صفت ) هریک از دو کس که با یکدیگر جنگ کنند نسبت بدیگری هماورد است حریف رقیب.
جمله سازی با همآورد
💡 در خاک وطن خصم، همآورد ندارد هم جمع ندارد، هم فرد ندارد
💡 همآورد برزو منم در نبرد به نیزه برآرم ز بدخواه گرد
💡 چپ و راست هامون نوشتن گرفت به گرد همآورد گشتن گرفت
💡 چون لشکر هجر تو چنین خونریزست بیچاره دلم نیست همآورد فراق
💡 نباشد ز گردان و، گردکشان همآورد او هیچ کس در جهان
💡 که هر دو خروشان ز یاران شاه همآورد خواهند در رزمگاه