هرج و مرج

هرج و مرج به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن گروهی از افراد به صورت ناهمساز و بدون توافق با یکدیگر عمل می‌کنند و هر یک به‌دنبال منافع خود هستند. این وضعیت باعث ایجاد آشفتگی و بی‌نظمی می‌شود. به عبارتی دیگر، هرج و مرج به معنای شلوغی و بلبشو است که در آن نظم اجتماعی و سیاسی به هم می‌ریزد و مشکلاتی چون فتنه و آشوب به وجود می‌آید. مثلاً در تاریخ آمده است که در خراسان، به دلیل هرج و مرج، اوضاع کشور به شدت متزلزل شد. این وضعیت نه تنها به نفع هیچ‌کس نیست، بلکه به تضعیف پایه‌های اجتماعی و اقتصادی نیز منجر می‌شود. در چنین شرایطی، افراد به جای همکاری و همفکری، بیشتر به فکر منافع شخصی خود هستند و این امر، شرایط را به سمت بی‌نظمی و آشفتگی سوق می‌دهد.

لغت نامه دهخدا

هرج و مرج. [ هََ ج ُ م َ ] ( ترکیب عطفی، اِ مرکب ) در محلی گویند که جمعی ناموافق و بی اتفاق برخلاف هم کاری کنند و هر کرا آنچه از دست آید کند. ( برهان ). شلوغ پلوغ. بلبشو. فتنه و آشوب و بی انتظامی. ( یادداشت به خط مؤلف ): خراسان در هرج و مرج افتاد و ملک متزلزل شد. ( ترجمه تاریخ یمینی ). رجوع به هرج شود.

فرهنگ معین

(هَ جُ مَ ) [ ازع. ] (اِمر. ) ۱ - فتنه و آشوب. ۲ - بی نظمی، بی قانونی.

فرهنگ عمید

درهم وبرهم، به هم ریخته، درهم آمیختگی، بی نظمی.

فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱- فتنهوفساد آشوب. ۲- درهم آمیختگی بی نظمی: (خراسان درهرج ومرج افتاد. ) )

ویکی واژه

anarchia
فتنه و آشوب.
بی نظمی، بی قانونی.

جمله سازی با هرج و مرج

هرج و مرج بی‌حساب عالم امکان ببین کشتی اسلام را در معرض طوفان ببین
در زمان پهلوی شاهنشه ایران‌، کزو کشور ایران ز قید هرج و مرج آزاد شد
یک روز بود در همه ابواب هرج و مرج امروز این دو لفظ به درج کتب در است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال اعداد فال اعداد فال عشق فال عشق فال مارگاریتا فال مارگاریتا