ناگهانی به معنای وقوع یک رویداد به صورت بیبرنامه و بدون هیچ پیشزمینهای است. این نوع از وقوع، به ویژه در مواقعی که انتظارش را نداریم، میتواند تأثیرات عمیقی بر زندگی ما بگذارد. چنین حوادثی معمولاً به سرعت و به صورت غیرمنتظره روی میدهند و ما را در موقعیتی قرار میدهند که باید به سرعت واکنش نشان دهیم. در واقع، ناگهانی بودن میتواند به عنوان یک عنصر شگفتی در زندگی تلقی شود، چرا که گاهی اوقات این رویدادهای بیمقدمه هستند که تغییرات عمدهای را در مسیر زندگی ما ایجاد میکنند. این نوع تغییرات، اگرچه ممکن است در ابتدا چالشبرانگیز به نظر برسند، اما میتوانند فرصتی برای رشد و یادگیری نیز باشند.

ناگهانی
لغت نامه دهخدا
- بلای ناگهانی؛ بلائی که بی خبر و یک دفعه روی دهد. ( ناظم الاطباء ).
- مرگ ناگهانه و ناگهانی؛ مرگ مفاجاة. ( ناظم الاطباء ):
می چاره مرگ ناگهانی است
سرمایه عمر جاودانی است.واله اصفهانی.جان کندن تدریجی خود را آخر
تبدیل به مرگ ناگهانی کردیم.فرخی یزدی.
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
این یک بازسازی آزاد از فیلمی به همین نام محصول ۱۹۵۴ است.
«بارون» ( دامینیک پرسل ) چهار قاتل را هدایت می کند تا جعل هویت مأموران سرویس مخفی به منظور فرماندهی خانه الن ( ارین کارپلوک )، که آنها قصد دارند از آن برای ترور رئیس جمهور با تفنگ تک تیرانداز در سفرش به شهر کوچک ناگهان استفاده کنند، واشینگتن بارون و افرادش پلیس های محلی را فریب می دهند به جز معاون تاد شاو ( ری لیوتا ) که یک قهرمان سابق جنگ است.
ویکی واژه
جمله سازی با ناگهانی
ترا اندر بر خود ناگهانی بدان میگویمت تاخوش بدانی
ناگهان این هر دو تن پیدا شدند بر سرما ناگهانی آمدند
بمنزل در رسیدم ناگهانی بدیدم من جمال بینشانی