ناگسستنی

لغت نامه دهخدا

ناگسستنی. [ گ ُ س َس ْ ت َ ] ( ص لیاقت ) غیرقابل انقطاع. پاره ناشدنی. جداناکردنی. که گسیختنی نیست. مقابل گسستنی. رجوع به گسستنی شود.

فرهنگ عمید

پاره نشدنی، بریده نشدنی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) پاره نشدنی غیرقابل انقطاع پیوند ناگسستنی مقابل گسستنی.

جمله سازی با ناگسستنی

پیوند ناگسستنی موسیقی‌های آرت و پاپ از میانه‌های قرن بیستم رو به زوال رفت. بنا بر اطلاعات درج شده در فرهنگ لغات آنلاین وبستر، نخستین بار در سال ۱۹۶۸ از کلمهٔ آرت راک استفاده شده‌است. زمانی که تب انتشار آلبوم به‌جای تک آهنگ بین گروه‌های پاپ بالا گرفت،
این کتاب دارای یک جایگاه علمی برجسته در سراسر جهان می‌باشد. انتشار این اثر را نیز می‌توان تأییدی بر پیوند ناگسستنی ایرانیان آذری زبان با سایر ایرانیان دانست. بررسی رابطه زبانی ایرانیان گذشته به همان اندازه که نشان‌دهنده وحدت زبانی آن‌ها در آینده است، بلکه ابزاری بود برای نشان دادن اینکه تمام ایرانیان از یک هویت پیوسته و جاودانه برخوردارند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال درخت فال درخت فال راز فال راز فال چوب فال چوب