واژهی مغشوش در زبان فارسی صفتی است که از ریشهی عربی «غ ش ش» گرفته شده و به معنای ناسره، غیرخالص و آمیخته با عناصر نامرغوب یا تقلبی به کار میرود. این صفت معمولاً برای اشاره به موادی به کار میرود که کیفیت اصلی خود را از دست دادهاند و با افزودن اجزای ارزانتر یا نامرغوب، ارزش ذاتی آنها کاهش یافته است. برای نمونه، اصطلاح لبن مغشوش در متون کهن به شیری اشاره دارد که با آب مخلوط شده و خلوص اولیهی خود را از دست داده است.
در متون معتبر لغتشناسی فارسی و عربی همچون منتهی الارب، آنندراج، ناظم الاطباء و اقرب الموارد، این واژه با تعابیری همچون ناسره، قلب، غیرخالص و آمیخته تعریف شده است. همچنین در فرهنگهایی مانند غیاث بر مفهوم کلی هر چیزی که فاقد خلوص باشد تأکید شده است. از این رو، دامنهی کاربرد این واژه تنها به مایعات محدود نمیشود و میتوان آن را برای هر نوع کالا، ماده یا حتی در مفاهیم انتزاعیتر مانند گفتار و رفتار نیز به کار برد.
در کاربرد امروزی، واژهی مغشوش علاوه بر بار معنایی قدیمی خود، در حوزههایی مانند حقوق تجارت، استانداردهای کالا و مسائل بهداشتی نیز جایگاه ویژهای دارد. به محصولاتی که عمداً یا غیرعمد با مواد دیگری ترکیب شدهاند و این امر به کیفیت یا سلامت آنها لطمه زده است، مغشوش اطلاق میگردد. بنابراین، این واژه حامل مفهومی منفی است و بر نقصان، تقلب و انحراف از معیارهای اصالت و خلوص دلالت میکند.