مستحکم

کلمه مستحکم در زبان فارسی به معنای محکم، قوی یا سخت است. این واژه برای توصیف چیزی به کار می‌رود که دارای استحکام و قدرت بالاست و نمی‌تواند به راحتی آسیب ببیند یا خراب شود.

به عنوان مثال، می‌توان از مستحکم برای توصیف ساختمان‌ها، سازه‌ها، و همچنین روابط انسانی یا اجتماعی استفاده کرد. در هر یک از این موارد، مفهوم مستحکم به وجود یک پایه قوی و قابل اعتماد اشاره دارد.

لغت نامه دهخدا

مستحکم. [ م ُ ت َ ک ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از استحکام. استوارگردنده. ( آنندراج ). استحکام دارنده. بازل. استوار. محکم. متقن. سخت. متین.وزین. پایدار. پابرجا. رجوع به استحکام شود: هر چند در ازل رفته بود که وی پیغمبری خواهد بود[ موسی ] بدین ترحم که بکرد نبوت وی مستحکم تر شد. ( تاریخ بیهقی ص 201 ). با او شرایط و عهود مستحکم رفتستی. ( کلیله و دمنه ). قواعد صداقت میان ایشان مستحکم ترشد. ( کلیله و دمنه ). لیکن در آن فکر که اگر توفیق باشد... آمرزش بر اطلاق مستحکم شود. ( کلیله و دمنه ).
هر آنچه گفت همه گفت اوست مستحسن
هر آنچه کرد همه کرد اوست مستحکم.سوزنی.اسباب قرابت که میان تو و مجدالدوله ابوطالب مستحکم است چنان اقتضا کند که به حفظ صلاح ملک و مراعات جانب او قیام نمائی. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 264 ). اسباب مصافات و مبانی موالات میان هر دو پادشاه مستحکم شد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 302 ). ابوعلی رسولی فرستاد به امیر سبکتکین و گفت همواره اسباب موافقت میان تو و پدرم مستحکم بوده است. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 131 ). شواهد سرایر ناصحان مشفق هر ساعت محکمتر و هر لحظه مستحکم تر است. ( سندبادنامه ). قوی و مستحکم گردانید. ( سندبادنامه ص 4 ). هیبت این عالم کم شود و جهل آن عامی مستحکم. ( گلستان ).
مریدان به قوت ز طفلان کم اند
مشایخ چو دیوار مستحکم اند.سعدی ( بوستان ).

فرهنگ معین

(مُ تَ کَ ) [ ع. ] (اِمف. ) استوار، برقرار، محکم.

فرهنگ عمید

استوار، محکم.

فرهنگ فارسی

استوار، محکم
(اسم ) استوار محکم.توضیح درلغت عرب بصیغ. اسم فاعل آمده ولی درتداول فارسی بصیغ. اسم مفعول تلفظ شود: مریدان بقوت زطفلان کم اند. مشایخ چو دیوار مستحکم اند. ( بوستان )

ویکی واژه

استوار، برقرار، محکم.

جملاتی از کلمه مستحکم

سایه از سیل گرانسنگ حوادث ایمن است خاکساری سخت مستحکم حصاری بوده است
ولی ارتش ارمنستان به دور ملکه ارمنستان پارانتزم گرد آمدند به پایداری در برابر مهاجمان ساسانی ادامه دادند. نیروهای ارمنستان تحت رهبری آن ملکه در دژ مستحکم آرتاکرت سنگر گرفتند. شاپور آن قلعه را محاصره کرد؛ قلعه پس از چهارده ماه مقاومت تسلیم شد و ملکه پارانتزم پس از آنکه به او تجاوز شد به قتل رسید.
برای آزمایش سنگ مستحکم، آستین ممکن است به‌جای لاتکس یک ورقه‌ی فلزی نازک باشد. آزمون سه‌محوری بر روی سنگ به‌ندرت انجام می‌شود زیرا نیروها، و فشارهای مورد نیاز برای شکستن یک نمونه سنگ به تجهیزات پرهزینه و دست‌وپاگیر نیاز دارد.
و صَحْوی که غفلتی بود آن حجاب اعظم بود و صَحْوی که محبتی بود آن کشف اَبْیَن بود. پس آن که مقرون غفلت بود اگرچه صَحْو باشد سُکْر بود و آن که موصول محبت بود اگرچه سُکْر بود صَحْو باشد. چون اصل مستحکم بود صَحْو چون سُکْر بود و سُکْر چون صَحْو و چون بی اصل بود همچنان.
استحکامات دربند دیوار سنگی بسیار بلندی بود که در زمان خسرو انوشیروان ساخته شد. طول آن چهل کیلومتر و از کوهستان تا کرانهٔ دریای خزر امتداد داشت و خط دفاعی بسیار مستحکمی در برابر سواران مهاجم به‌شمار می‌آمد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم