مزدحم

کلمه مزدحم در زبان فارسی، واژه‌ای است با طیف معنایی گسترده که در توصیف شرایط و مفاهیم مختلف به کار می‌رود. در معنای کلی، این واژه به وضعیتی اشاره دارد که در آن تراکم و انبوهی قابل توجهی وجود دارد. این تراکم می‌تواند در مکان، زمان، یا حتی در تعداد افراد یا اشیاء مشاهده شود. به طور مشخص‌تر، این واژه می‌تواند به مکانی اشاره کند که در آن ازدحام و شلوغی حاکم است. به عنوان مثال، یک بازار مزدحم، یک خیابان مزدحم، یا یک ایستگاه اتوبوس مزدحم، همگی مکان‌هایی هستند که تراکم جمعیت در آن‌ها بالاست. همچنین، این واژه می‌تواند به عنوان صفتی برای توصیف فردی به کار رود که موجب ایجاد ازدحام و شلوغی می‌شود. در نهایت، شایان ذکر است که درک دقیق معنای این کلمه در هر متن، نیازمند توجه به بافت و زمینه استفاده از آن است. با این حال، در تمامی موارد، مفهوم اصلی واژه بر تراکم، انبوهی، و شلوغی دلالت دارد.

لغت نامه دهخدا

مزدحم. [ م ُ دَ ح ِ ] ( ع ص ) ازدحام کننده و انبوهی کننده. ( آنندراج ) ( غیاث ) ( ناظم الاطباء ):
مزدحم می گردیم در وقت تنگ
این نصیحت می کنم نز خشم و جنگ.مولوی ( مثنوی دفتر دوم ص 111 ).
مزدحم. [ م ُ دَ ح َ ] ( ع ص ) ازدحام کرده شده. ( آنندراج ) ( غیاث ). || ( اِ ) موضع ازدحام و جای انبوهی کردن. جائی که بر آن انبوهی کنند. ( از ناظم الاطباء ). || ازدحام. جمعیت. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ معین

(مُ دَ حِ ) [ ع. ] (اِفا. ) ازدحام کننده، انبوهی کننده.

فرهنگ عمید

ازدحام کننده، انبوهی کننده.

جمله سازی با مزدحم

مزدحم می‌گردیم در وقت تنگ این نصیحت می‌کنم نه از خشم و جنگ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال کارت فال کارت فال تاروت فال تاروت فال مارگاریتا فال مارگاریتا