لغت نامه دهخدا
- حکومت مرکزی؛ حکومت و دولتی که در مرکز یک مملکت تشکیل گردد.
- هسته مرکزی؛ قلب و واسطةالعقد و نقطه میانی چیزی، یا چیزی و کسی که سلسله جنبان و متکای عملی یا فکری یا نظاماتی باشد: هسته مرکزی این جمعیت همان کمیته شش نفری است. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).