مرداد، پنجمین ماه سال شمسی و دومین ماه از فصل تابستان است. این ماه دارای ۳۱ روز میباشد و در گاهشماری باستانی ایران، به نام امرداد شناخته میشود که مفهومی چون بیمرگی یا جاودانگی را تداعی میکند. همچنین در فارسی افغانستان، این ماه به اَسَد معروف است. مرداد با گرمای تابستان همراه است و به نوعی نماد زندگی و نشاط در این فصل محسوب میشود. در این ماه، طبیعت در اوج زیبایی خود قرار دارد و بسیاری از میوههای تابستانی در این زمان به بار مینشینند. به طور کلی، مرداد فرصتی است برای بهرهمندی از روزهای آفتابی و لذت بردن از فعالیتهای خارج از خانه.
مرداد
لغت نامه دهخدا
تا به مرداد گرم گردد آب
تا به دیماه سرد گردد باد.فرخی.سود ندارت این نفاق چو داری
بر لب باد دی و به دل تف مرداد.ناصرخسرو.ز جور لشکر خردادو مرداد
تواند داد ما را هیچکس داد.ناصرخسرو.کرا خور داد گیتی مرد بایدش
از آن آید پس خرداد مرداد.ناصرخسرو.مرداد مه است سخت خرم
می نوش پیاپی و دمادم.مسعودسعد.یکی غله مرداد مه توده کرد
ز تیمار وی خاطر آسوده کرد.سعدی.و آنگه بغلی نعوذ باللّه
مردار در آفتاب مرداد.سعدی.و رجوع به امرداد شود.
|| ( اِخ ) نام فرشته ای است موکل بر فصل زمستان و تدابیر امور و مصالحی که در ماه مرداد و روز مرداد واقع شود بدو تعلق دارد. ( برهان قاطع ) ( از انجمن آرا )( از جهانگیری ) ( از رشیدی ). || ( اِ ) نام روز هفتم از هر ماه شمسی. ( جهانگیری ) ( برهان قاطع ) ( غیاث اللغات ) ( رشیدی ). بنابر قاعده کلیه که نزد پارسیان مقرر است که چون نام روز با نام ماه موافق آید آن روز را عید گیرند و در این روز از این ماه عید کنند و جشن نمایند وآن را جشن نیلوفر نامند و گویند که هر کسی که حاجت از پادشاهان و بزرگان خواهد البته بزودی روا گردد. ( از جهانگیری ). نام روز هفتم باشد از هر ماه شمسی و بعضی روز هشتم گفته اند. ( برهان قاطع ):
روز مرداد مژده داد بدان
که جهان شدبه طبع باز جوان.مسعودسعد.در هفتم مرداد به پیروزی موجود
بگذار به فیروزی سیصد مه مرداد.قطران ( دیوان چ نخجوانی ص 62 ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [قدیمی] روز هفتم از هر ماه خورشیدی: روز مرداد مژده داد بدان / که جهان شد به طبع باز جوان (مسعودسعد: ۵۴۶ ).
فرهنگ فارسی
۱ - ( اسم ) ماه پنجم هر سال شمسی. ۲ - هفتمین روز هر ماه شمسی: روز مرداد مژده داد بدان که جهان شد بطبع باز جوان. ( مسعود سعد )
دانشنامه آزاد فارسی
دانشنامه اسلامی
ویکی واژه
امشاسپند موکل بر گیاه. مُرداد ممکن است به دو بخش مُر - داد قابل تجزیه باشد، و استنباط کلی از اصطلاح، کنایه از افراد شکم چران در این ایام وفور انواع میوهجات است.
جمله سازی با مرداد
چو ذات کل ترا دادست مرداد خدای پاک دائم این جهان باد
همه وقتش هوای فروردین گر همه بهمن است یا مرداد
بود نیمی گذشته از مرداد که از این گفتهها بدادم داد