محفوظ

محفوظ

در اصطلاح صوفیه شخصی را گویند که خداوند او را در قول و فعل و اراده از مخالفت خدا محفوظ داشته است. آنکه کردار و گفتار و اراده و قصد وی برخلاف رضای خدا نباشد.

  • بجز من از کرمت هرکه هست محفوظست لطیف طبع و گران جان وزیرک و کودن
  • در شکنِ زلف نهانت کنم مخفی و محفوظ چو جانت کنم
  • بزیر سبزهٔ خطّش نهفته لب میگفت که آب چشمهٔ خضر است نزد ما محفوظ

لغت نامه دهخدا

محفوظ. [ م َ ] ( ع ص ) نگاهداشته و حراست شده. حفظشده. محروس. مصون. ( ناظم الاطباء ). نگهداشته. ( یادداشت مرحوم دهخدا ): به عنایت حق ملحوظ است و به حلال از حرام محفوظ. ( گلستان )

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع. ] (اِمف. ) ۱ - نگاهداری شده، حراست شده. ۲ - از بر شده.

فرهنگ عمید

۱. حفظ شده، نگه داری شده.
۲. آنچه در خاطر حفظ شده.

فرهنگ فارسی

حفظ شده، نگاهداری شده
( اسم ) ۱ - نگاهداشته حراست شده محروس: جان و مال اتباع خارجه مقیمین خاک ایران مامون و محفوظ است.( اصل ششم متمم قانون اساسی ایران ) جمع: محفوظین. ۲ - آنچه در حفظ دارند از بر کرده جمع: محفوظات.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مَّحْفُوظٍ: حفظ شده (حفظ:ضبط کردن صورت آن چیزی است که برای ما معلوم شده است، بطوری که هیچ دگرگونی و تغییری در آن پیدا نشود)

ویکی واژه

نگاهداری شده، حراست شده.
از بر شده.

جملاتی از کلمه محفوظ

محفوظ بودن یک رژیم از تهدید براندازی داخلی از طریق انقلاب یا شورش را ثبات سیاسی نامیده‌اند
ز پاست که محفوظ از آن مانده گیتی زعدلت که معمور از آن گشته عالم
تعداد روایات کتاب کافی را با رقم‌های مختلف گفته‌اند: یوسف بحرانی ۱۶۱۹۹، دکتر حسین علی محفوظ ۱۵۱۷۶، علامه مجلسی ۱۶۱۲۱ و برخی از معاصران مثل شیخ عبدالرسول الغفار ۱۵۵۰۳ حدیث شمارش کرده‌اند. گفته شده این اختلاف رقم‌ها ناشی از عوامل مختلف از جمله شیوهٔ شمردن احادیث است. مثلاً برخی روایتی را که با دو سند ذکر شده‌است، دو روایت، و بعضی آن را یک روایت به حساب آورده‌اند.
ارمنستان در این وضع تازه خود یعنی یکی از شهرستان‌های تابعه رم بودن، بیش از سه سال نماند. در زمان پوبلیوس آئلیوس ترایانوس هادریانوس وضع یک کشور خودمختار و متحد رم بودن را به ارمنستان بازگردانید، و در عین حال این حق را هم برای خود محفوظ داشت که پادگانی رومی در آنجا نگاه دارد.
اگر گویند ولی معصوم بود یا نه گوئیم که واجب نکند که معصوم بود چنانک در حق انبیا عَلَیْهِمُ السَّلامُ گوئیم امّا گوئیم باید که محفوظ بود تا بر گناه اصرار ننماید اگرچه در اوقات ازو زلّات بحاصل آید و ازین روا بود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم