محامل

محمل در زبان فارسی، واژه‌ای است که به طور کلی به معنای جایگاه، محل، یا پایگاهی است که چیزی بر روی آن قرار می‌گیرد، حمل می‌شود، یا به آن تکیه می‌کند. این مفهوم می‌تواند به صورت فیزیکی به مکانی اطلاق شود که اشیاء، افراد، یا حتی مفاهیم انتزاعی در آن جای می‌گیرند. برای مثال، در ادبیات، محمل می‌تواند به سکویی اشاره داشته باشد که بار یا هدایایی بر روی آن حمل می‌شود، یا حتی به محل استقرار یک ارابه یا کالسکه.

از منظر معنایی گسترده‌تر، محمل تنها به مکان‌های فیزیکی محدود نمی‌شود. این واژه می‌تواند به بستری برای افکار، ایده‌ها، یا احساسات نیز اشاره کند. به عنوان مثال، وقتی گفته می‌شود این خبر محمل فلان اتفاق بود، منظور این است که آن خبر، زمینه‌ساز یا دلیل وقوع آن اتفاق شده است. در این کاربرد، محمل به بستری معنایی یا علّی اشاره دارد که امری در آن شکل گرفته یا از آن نشأت گرفته است.

لغت نامه دهخدا

محامل. [ م َ م ِ ] ( ع اِ ) ج ِ مَحمِل. ( منتهی الارب ). رجوع به محمل شود. || رگهای بن نره و پوست آن: محامل الذکر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(مَ مِ ) [ ع. ] (اِ. ) جِ محمل.

فرهنگ عمید

= محمل

فرهنگ فارسی

جمع محمل
( اسم ) جمع محمل.

جمله سازی با محامل

شب رحیل ز افغان خستگان مراحل مجال خواب نیابند ساکنان محامل
خزان را با بهار از لعب شطرنج بوجه سهو شد نوبت محامل
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال اعداد فال اعداد فال فرشتگان فال فرشتگان فال رابطه فال رابطه