محاجه
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) حجت آوردن دلیل آوردن. ۲ - خصومت کردن. ۳ - ( اسم ) دلیل آوری. ۴ - خصومت دشمنی.
با کسی حجت گفتن
ویکی واژه
حجت آوردن.
دشمنی کردن.
بحث همراه با پرخاش، بگومگو، یکی به دو.
جمله سازی با محاجه
کسانى که در معرفت الهى و تذکیر و توصیف خلفاى دین مبین خلاف نمایند و اختلاف جویند و بعقل ناقص خود محاجه نمود، و بدلیل و برهان غلط ثابت کنند و سر و مال و جان و ایمان را بسبب نگاه نداشتن زبان تلف نموده و آیهى وافیة الهدایه خَسِرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةَ ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ، موافق حال آنهاست.